یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

چرا در راه پیمایی 22 بهمن شرکت نکنیم؟!

چرا در راه پیمایی 22 بهمن شرکت نکنیم؟!

داشتم فکر میکردم آیا میشه دلیلی پیدا کرد که تو راهپیمایی شرکت نکرد؟

گفتم یه روز تعطیلی استراحت کنیم تو خونه!

یادم اومد دشمن داره سه شیفت کار میکنه.با خودم گفتم یعنی نامردیه. این روز رو تعطیل کردن دقیقا به خاطر اینکه سالگرد پیروزی انقلابه بعد من بگیرم بخوابم؟!

گفتم حالا تو یه نفر اگه راه پیمایی نرفتی چیزی نمیشه!

یادم  اومد اگه حتی توی یه مهمونی معمولی همه همین فکرو داشته باشن مهمونی بهم میخوره 

ادامه مطلب ...

مذهب شیعه چه زمانی بوجود آمد ؟

یکی از سوالات شما درباره این است که مذهب تشیع از چه زمانی بوجود آمد؟

بعضی از ناآگاهان این مذهب را منسوب به عبدالله سبا در زمان خلافت عثمان میدانند و بعضی به دیالمه یا صفویه ربط میدهند.

اکنون پاسخ را از زبان کسی مینویسم که در این باره در حضور اهل تسنن مناظره کرده شخصیتی عالم مشهور به  سلطان الواعظین شیرازی

(برای شناخت مختصر شخصیت ایشان کلیک کنید)

ضمنا اکثر آدرس ها در پاورقی از کتب علمای اهل تسنن است.

پاسخ: اولا باید گفت که از دید شیعیان، عبدالله بن سبا(1) یک یهودی و ملعون است و در اخبار شیعه از وی مذمت بسیار شده است. ثانیا شیعه یک حزب سیاسی نیست که در زمان خلافت عثمان درست شده باشد، بلکه سیر طبیعی اسلام است که در آن به دستورات حضرت خاتم الانبیاء(صلی الله علیه وآله) دقیقا عمل شده است. شیعه در لغت به معنی پیرو می باشد و این کلمه برای این مورد اولین بار بر زبان خود صاحب وحی جاری شده است; بر زبان کسی که خداوند در قرآن کریم درباره او فرموده است:{ وما ینْطق عن الْهوی انْ هو الا وحْی یوحی}; «هرگز با هوای نفس سخن نمی گوید و سخن او غیر از وحی خدا نیست(2)». و در قرآن این لفظ چند بار آمده است { وان منْ شیعته لابْراهیم}.(3) 

ادامه مطلب ...

نگاهی به زندگی نامه سلطان الواعظین شیرازی

میتونم بگم جذاب ترین کتابی که در دوره نوجوانی مطالعه کردم "شبهای پیشاور" بود.و این بیوگرافی مختصر نویسنده است

مرحوم « سید محمدبن علی اکبر» مشهور به « سلطان الواعظین شیرازی» فرزند اشرف الواعظین حاج علی اکبر در حدود سال 1275 ش. (1314 ق.) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت.

سپس در 12 سالگی به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در کربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به کرمانشاه عزیمت نمود و به تبلیغ شریعت پرداخت.
سید محمد سپس برای تکمیل علم و کمال خویش به کشورهای عراق، سوریه، فلسطین، اردن، مصر و هندوستان مسافرت نمود و با گروه های بسیاری از یهودیان، مسیحیان، برهماییان و مسلمانان اهل سنت و .... مناظرات دینی و مذهبی داشت .
علاوه بر آن، آثار گرانبهایی از وی به جای مانده که صد مقاله سلطانی در رد بر یهود و نصارا و نیز گروه رستگاران یا فرقه ناجیه در دو جلد از آن جمله اند.
مرحوم سلطان الواعظین ، در ربیع الاول سال 1345 هجری قمری درحالی که بیش از سی سال نداشت، بعد از تشرف به حج از طریق دریا، به کراچی و دیگر شهرهای مهم هند و پاکستان رفته و بنا به درخواست دوستان خود و با توجه به شهرتی که داشته، جلسات مناظره متعددی با علمای هندو و سایر مذاهب اسلامی برگزار می کند.
از جمله آن ها جلسه ای بوده که در حضور گاندی برگزار شده و با پیروزی او به اتمام رسیده است و در جراید آن روزگار هند چاپ می شود.
در شعبان همان سال هم به دعوت « سید عنایت علیشاه نقوی» (مدیر هفته نامه در نجف) و «محمد سرور خان» (از با نفوذترین خاندان قزلباش پاکستان) برای اجرای تنها برنامه سخنرانی عمومی خود به زبان فارسی در هند، « سیالکوت» و از آنجا به « پیشاور» پاکستان که در مرز افغانستان واقع شده می رود.
جلسات سخنرانی، عصرها در امام باره (حسینه) مرحوم « عادل بیک رسالدار» با موضوع « اثبات امامت» برگزار می شد و گاهی تا سه ساعت به طول می انجامید!
روزی دو نفر از روحانیان اهل سنت به نام های «حافظ محمد رشید» و «شیخ عبدالسلام» که اهل ملتان کابل بودند، به ملاقات ایشان آمده و تا ده شب مشغول مناظره می شوند. این جلسات که در منزل شخصی به نام « میرزا یعقوب علی» برگزار می شد و تا شش ساعت و گاه تا طلوع فجر ادامه می یافت، با حضور چهار نفر خبرنگار و حدود دویست مستمع شیعه و سنی اهمیتی یافته و گزارش آن هر روز صبح در جراید منتشر می گردد.
بعدها خود سلطان الواعظین از روی گزارشات چاپ شده در جراید، این مناظرات را در کتابی به نام « شب های پیشاور» مرتب و چاپ کرد.لازم به ذکر است که تلخیص این کتاب با نام *شهابی در شب* منتشر شده است
مرحوم سلطان الواعظین شیرازی سرانجام در هجدهم مهر 1350 ش. برابر با بیستم شعبان 1319 ق. در 75 سالگی در تهران درگذشت و با تشییع با شکوهی در مقبره ابوحسین به خاک سپرده شد.