یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک+یک سند تکان​دهنده و شرم آور

این سند گزارشی از جشن هنر شیراز است که در17 اسفند سال 1356 برای رئیس ساواک ارسال شده بود و یک بی عفتی محض در ملاء عام را تایید می کرد.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک» به همت مرکز بررسی اسناد تاریخی گردآوری و منتشر شده است. این کتاب شامل نامه ها، اسناد و مدارک مرتبط با برگزاری جشن های هنر شیراز، همراه با توضیحات آنها می باشد. زمستان سال 1388 مرکز بررسی اسناد تاریخی به جمع‌آوری، تدوین، گویاسازی و انتشار اسناد جشن هنر شیراز پرداخت که با انتشار این اسناد گوشه‌ای دیگر از مفاسد آشکار درباریان و در رأس آنان فرح پهلوی برای مردم آشکار شد.

مطلبی تکان دهنده و تصویر سند را در ادامه ببینید



ادامه مطلب ...

شوخى و کم شدن عقل


شوخى و کم شدن عقل


ما مزح امرؤ مزحه الا مج من عقله مجه ح /405


ترجمه :

هیچکس شوخى نکرد، مگر آن که، با پرداختن به شوخى ، پاره یى از عقلخود را به دور انداخت .


شرح : یکى از نشانه هاى سنگین و باوقار بودن آن است که انسان ، از شوخىکردن بپرهیزد و متن و جدى باشد. کسانى که در هر محفلو مجلسى لب به شوخى باز مى کنند و سخنان مضحک به زبان مى آورند و دیگران را مى خندانند، پیدا است که وقار و متانت ندارندو افرادى جلف و سبک مغز هستند.
امام علیه السلام ، در جاى دیگرى ، هنگامى براى فرزندان گرامى خود،امام حسن مجتبى )ع ) وصیتنامه مى نویسد، او را به شدت از شوخى کردن بر حذر مى کند.

 امام (ع ) به فرزند خود مى فرماید نه تنها خودت ، هیچگاه در حضور مردم شوخى مکن و حرفهاى خنده آور مزن ، بلکه حرفهاى خنده آور دیگران را هم نقل مکن . چون این کار، باعث سبکى و جلفى مى شود و ارزش انسان را از بین میبرد.
شیخ سعدى نیز به پیروى از امام (ع )، در یکى از شعرهاى خود گفته است :

ز شوخى ، بپرهیز، اى باخرد

که شوخى ، تو را، آبرو مى برد!

ما نیز اگر در اطراف خود دقت کنیم ، خواهیم دید که مردم ، کسانى را که زیاد شوخى مى کنند و حرفهاى خنده آور مى زنند.
چندان جدى نمى گیرند و براى آنها ارزش و احترام قائل نمى شوند.
به خاطر همین است که امام (ع ) فرموده است : وقتى کسى شوخى مى کند مثل آن است که قسمتى از عقل خود رابیرون ریخته و به دور انداخته است .

معنى این سخن آن است که با هر شوخى مقدارى از عقل انسان در نظر مردم از بین مى رود و اگر کسى زیاد شوخى کند، مثل آن است که قسمتهاى زیادترى ازعقل خود را دور ریخته است و در نظر مردم به صورت کسى در آمده که دیگر در سرش عقل باقى نمانده است.


منبع : http://www.balaghah.net

حسی که ما را همردیف شیطان می کند



غرور

یکی از موانع سلوک، برتری‌جویی است که در نوشته حاضر ضمن تبیین آن، راه از بین بردن آن نیز ارائه شده است. «تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لایریدون علواً فی الأرض و لا فساداً والعاقبه للمتقین1 ؛ سراى آخرت را براى کسانى قرار مى‏دهیم که نه اراده برترى‏جویى در زمین دارند، و نه فساد مى‏کنند و سرانجام نیک‏ از آن پرهیزکاران است». برخی از مۆمنان، نه تنها برتری‏جو و مفسد نیستند که اراده آن را نیز نمی‏کنند.



قلبشان از این امور پاک، و روحشان از این آلودگی‌ها منزه است. آنچه سبب محرومیت انسان از مواهب سرای آخرت می‏شود، در حقیقت همین دو چیز است: یکی برتری‏جویی، استکبار و استعلا و دیگری فساد در زمین که همه گناهان در آن جمع است. عدم اراده برتری جویی در زمین، می‌تواند منشأ حرکت‌های تهذیبی و معنوی بین خود و خدای هر کسی باشد. اگر انسان حرکت اولیه نفسانی به سمت  پلیدی‌ها را در هر بعدی نگاه کند، می‌بیند منشأ آنها همین امر است. هنگامی که امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند، گریه کردند و فرمودند: «ذهبت و الله الامانی عند هشذه الایة2؛با وجود این آیه، همه آرزوها بر باد رفته است» و دسترسی به سرای آخرت مشکل است!


طغیان و حرکت اولیه شیطان نیز از اینجا شروع شد. وقتی شیطان به حضرت آدم علیه السلام سجده نکرد، خداوند به او فرمود: «یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَک أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکبَرْتَ أَمْ کنْتَ مِنَ الْعالِینَ؛ چه چیزی مانع سجده کردنت بر آدم شد؟ تکبر ورزیدی یا از عالین هستی؟ (عالین افراد بلند مرتبه‌ای‌اند که شأن آنها رفیع‌تر از آن است که بر آدم علیه السلام سجده کنند)». از پاسخی که شیطان داد، معلوم شد که اراده علو و برتری جوئی و گردن فرازی دارد. «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ؛ من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل».


ادامه مطلب ...