سلسله مباحث اخلاقی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در ماه رمضان
در اجتماع یک گروه هدایتشدگان هستند که آنها محلّ صحبت ما نیستند. در مقابل گروهی هستند که مستضعفند و از نظر مسائل اجتماعی دنبالهرو کسانی که در اجتماع چهرههایی انگشتنما و به اصطلاح معروف هستند، میشوند.
الآن در جامعهمان اینطور شده و البتّه از گرفتاری ما است، که وقتی لغت «مستضعف» را به کار میبرند ذهنها به طرف پول میرود. موضوع استضعاف را بر پول قرار دادهاند و کسانی که دستشان از امور دنیایی تهی است را «مستضعف» میگویند. در حالی که مستضعف بالاتر از این است. استضعافی که میگوییم، در جامعه دو گروه از آن وجود دارد، بهمعنای استضعاف فرهنگی و فکری است.
ریشه استضعاف مادّی، استضعاف فرهنگی است .
یکی از موانع سلوک، برتریجویی است که در نوشته حاضر ضمن تبیین آن، راه از بین بردن آن نیز ارائه شده است. «تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لایریدون علواً فی الأرض و لا فساداً والعاقبه للمتقین1 ؛ سراى آخرت را براى کسانى قرار مىدهیم که نه اراده برترىجویى در زمین دارند، و نه فساد مىکنند و سرانجام نیک از آن پرهیزکاران است». برخی از مۆمنان، نه تنها برتریجو و مفسد نیستند که اراده آن را نیز نمیکنند.
قلبشان از این امور پاک، و روحشان از این آلودگیها منزه است. آنچه سبب محرومیت انسان از مواهب سرای آخرت میشود، در حقیقت همین دو چیز است: یکی برتریجویی، استکبار و استعلا و دیگری فساد در زمین که همه گناهان در آن جمع است. عدم اراده برتری جویی در زمین، میتواند منشأ حرکتهای تهذیبی و معنوی بین خود و خدای هر کسی باشد. اگر انسان حرکت اولیه نفسانی به سمت پلیدیها را در هر بعدی نگاه کند، میبیند منشأ آنها همین امر است. هنگامی که امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند، گریه کردند و فرمودند: «ذهبت و الله الامانی عند هشذه الایة2؛با وجود این آیه، همه آرزوها بر باد رفته است» و دسترسی به سرای آخرت مشکل است!
طغیان و حرکت اولیه شیطان نیز از اینجا شروع شد. وقتی شیطان به حضرت آدم علیه السلام سجده نکرد، خداوند به او فرمود: «یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَک أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکبَرْتَ أَمْ کنْتَ مِنَ الْعالِینَ؛ چه چیزی مانع سجده کردنت بر آدم شد؟ تکبر ورزیدی یا از عالین هستی؟ (عالین افراد بلند مرتبهایاند که شأن آنها رفیعتر از آن است که بر آدم علیه السلام سجده کنند)». از پاسخی که شیطان داد، معلوم شد که اراده علو و برتری جوئی و گردن فرازی دارد. «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ؛ من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل».
گفته شد ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است. دعای به خیر، برای خود و دیگران، چه مادّی و دنیوی باشد و چه اخروی و معنوی. در آثار اسلامی به تلاوت قرآن و دعا در ماه مبارک رمضان زیاد ترغیبت و سفارش شده و اینکه انسان حاجات خود را در این ماه مبارک از پروردگار خود طلب کند.
در اینجا بحث مفصّلی داشتیم، مشرک و کافر را به دو دسته تقسیم کردیم و عرض شد که برای این دو دعا کردن مجاز نیست، به خصوص نسبت به معاند.
امّا راجع به غیر معاند که از نظر فرهنگی و فکری مستضعف است، جز دعا نسبت به مغفرت آنها، هر دعایی بکنند چه دنیوی و چه اخروی، اشکالی ندارد، به خصوص نسبت به هدایت آنها.