یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

شیوه ها و ابزار های تهاجم فرهنگى دشمن

شیوه ها و ابزاراهای تهاجم فرهنگى دشمن 

امروزه سلطه گران جهانى پس از سالها تجربه در چپاول و غارت ، بخوبى پى برده اند که براى تداوم سلطه ، ناچارند از روشهاى مختلف و جدید استفاده کنند؛ از این رو به شیوه هاى مختلف فرهنگى و اجتماعى روى آورده اند و از این راه با نفوذ در فرهنگ جوامع مختلف ، بویژه کشورهاى اسلامى مى کوشند تا مردم را متقاعد سازند که معیارها و ارزشهاى ارائه نشده از سوى آنان ، همان هدف مطلوب ملتها و متناسب با شاءن و مقام والاى انسان متمدن و مترقى است . میهن اسلامى ، نیز از جمله کشورهایى است که آماج این یورش فرهنگى بوده و هست . گر چه تهاجم فرهنگى استکبار جهانى در ایران ، از زمان رضا خان شروع شد، این حرکت شوم که جهت اجراى اصول دیکته شده استعمارگران با خشونت وحشیانه اى همراه بود نقطه عطفى در مبارزه با فرهنگ غنى اسلام محسوب مى شود. مبارزه با حجاب و ترویج بى حجابى ، ممانعت از برگزارى مجالس مذهبى و سوگوارى اهل بیت ، در انزوا قرار دادن روحانیت و خلع لباس از ایشان ، برگزارى میتینگ سیاسى به سبک غربیان ، بستن مدارس علوم دینى و... از جمله امورى بودند که استبداد رضا خانى براى استحاله فرهنگى از آنها بهره جست

 

ادامه مطلب ...

پوشش دانشجویان معتبر ترین دانشگاه های جهان + عکس

آیا تنظیم آیین‌نامه پوشش‌ متعارف برای‌ دانشجویان تنها در دانشگاه‌های ایران صورت می‌گیرد؟ آیا دانشجویان‌ در کشورهای غربی‌ در محیط دانشگاه تنها تابع‌ سلیقه و یا مد روز هستند؟ گزارش ویژه مشرق، آیین‌نامه رفتار و پوشش دانشجویان در محیط دانشگاه‌های معتبر جهان را بررسی می‌کند.
 قانون و مقرّرات در هر اجتماع و مجموعه‌ای تنظیم‌کننده و نظم‌دهنده افراد آن مجتمع یا مجموعه می‌باشد و هر اجتماعی مبتنی بر هر مذهب و یا ایدئولوژی، متناسب با فرهنگ و رسوم خود با وضع قانون و مقرّرات سعی در رسیدن به ایجاد نظم در میان افراد و دوام ارزش‌های خود دارد 
ادامه مطلب ...

مروری بر قیام خونین پانزده خرداد

قیام خونین پانزده خرداد 
15 خرداد ماه 1342 
بررسى این نکته که چه عواملى در پیروزى انقلاب اسلامى و واژگونى رژیم 2500 ساله شاهنشاهى نقش اصلى و اساسى داشته اند از اهمیت ویژه اى برخوردار است .
از سال 1341 که نهضت مقدس حضرت امام خمینى ره آغاز شد تا سال 1357 که این نهضت به گستره میهن اسلامى تعمیم یافت و عاقبت ثمربخش را در بنیانگذارى جمهورى اسلامى ایران به نمایش گذارد، همواره تنى چند از عالمان مجاهد، با یارى مردم فقیر و زجر کشیده و خود را به آتش و خون زدند.
البته در این راه تمام سختیهاى مبارزه را به جان خریدند و تا آخرین نفس ‍ ایستادگى کرده که شده آن پیروزى است اسلام بود.

در طى این سالهاى نبرد نابرابر ایمان و کفر، منادیان اسلام با الگو قراردادن مبارزان صدر اسلام ، و با جدیت بسیار نهضت مقدس امام خمینى ره را حیات و استمرار بخشیدند و روحیه سلطنت ستیزى را تقویت کردند و در هر مناسبتى یاد رهبر تبعیدى خود را گرامى داشته و با نامش موج جمعیت هاى تظاهر کننده را عطرآگین کردند.


براستى که قیام 15 خرداد نقطه عطفى بود در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران ، که امام خمینى ره آفریننده و شکل دهنده آن قیام الهى بود روحانیون انقلابى در تداوم آن حرکت عظیم و پرخروش امت مسلمان ایران ، طى یک دوره پانزده ساله نقش اساسى داشتند و در این مدت ، سالروز 15 خرداد هیچگاه در سکوت و خاموشى سپرى نشد؛ زیرا که 15 خرداد براى امت قهرمان و شهید پرور ایران ، از اهمیت ویژه اى برخوردار بوده و همواره خواهد بود.(158)

15 خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفى است که به نام اسلام و براى اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهى شوریدند. 15 خرداد روز آغاز نهضت مقدس اسلام ، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزى است که ملت ایران زیر بیرق اسلام آمدند و براى مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم ستمشاهى را به لرزه انداخت .
سالروز حماسه خونین 15 خرداد، طلیعه نهضت پیروز اسلامى ملت ایران است . در سحرگاه 15 خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهى به خانه ساده و بى آلایش امام در قم یورش بردند و امام خمینى ره را که سه روز پیش از آن ، به مناسبت عاشوراى حسینى در مدرسه فیضیه ، طى سخنانى کوبنده اى پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایى و اسرائیلى او برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانى در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتى از این حادثه نگذشته بود که خیابانهاى شهر قم زیر پاى مردان و زنان مسلمان و انقلابى که به قصد اعتراض از خانه هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در همان روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و مردم ایران با این قیام گسترده نشان دادند که خواستار برقرارى حکومت اسلامى و پایان دادن به رژیم ستمشاهى هستند. به همین جرم بود که گلوله هاى برخاسته از خشم و کینه حکومت ننگین شاه ، که به دستور اربابانش شلیک مى شد، قلب 15 هزار مسلمان انقلابى بپاخاسته را در 15 خرداد 1342 نشانه رفت و آنان را به خاک و خون کشید. بدین ترتیب ، تاریخ ایران اسلامى و تاریخ مبارزات امت اسلامى در روز 15 خرداد 1342 ورق خورد و فصل جدیدى در کارنامه رویارویى مستضعفان با مستکبران گشوده شد.
روز 6 بهمن 1341 براى شش اصل پیشنهادى شاه راءى گیرى شد. در مدت اخذ راءى دو صندوق وجود داشت : یکى براى آراى موافق و دیگرى براى مخالف . در تهران در همان دقایق اول این خبر چون بمبى صدا کرد که چند نفرى که راءى مخالف در صندوقها ریخته اند مورد ضرب و شتم ماءموران قرار گرفته به زندان انتقال یافته اند. مخالفان به جاى دادن راءى مخالف از شرکت در رفراندوم خوددارى کردند. در هر حال دولت اعلام کرد 000،598،5 نفر در رفراندوم شرکت و راءى مثبت دادند. آراى مخالف از طرف سخنگوى دولت فقط 4015 راءى اعلام کردند.
شاه در روز 8 بهمن به دنبال اعلام نتایج رفراندوم طى نطقى گفت :
در آینده کشور ایران را کشور آزادمردان و آزادزنان مى سازیم . زن و مرد ایرانى با استفاده از شرایط جدید اجتماعى دوشادوش یکدیگر براى ساختن ایران آباد خواهند کوشید. آنچه روى داد انقلابى بزرگ ، قانونى و مقدس است که شما بر آن صحنه نهادید و ما به همت شما مملکتى خواهیم ساخت که با پیشرفته ترین ممالک برابرى کند(159)
یکى از اصولى که به راءى عمومى گذاشته شد، تجدید نظر در قانون انتخابات بود. هیاءت وزیران براساس مصوبه تجدید نظر در انتخابات ، تصویبنامه اى صادر کرد و دولت به استناد این تصمیم خلاف قانون اساسى ، براى زندان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را به رسمیت شناخت با توجه به اینکه این موضوع نه به معناى آزادى زن در حق راءى دادن بود بلکه ترویج بى بند و بارى و حضور زنان در کانونهاى فحشاء و منکرات بود و این مطلب را امام و علماء بخوبى دریافتند لذا براى حفظ کیان و کرامت انسانى زنان بزرگوار جامعه روحانیت قم به زعامت آیت الله العظمى امام خمینى این تصمیم دولت را بدون عکس العمل نگذاشت و واکنشى شدید نشان داد. آیات عظام پس از نشست و گفتگو، مبادرت به صدور اعلامیه اى شدید نشان داد. آیات عظام پس از نشست و گفتگو، مبادرت به صدور اعلامیه اى 6 صفحه اى مستند و مستدل نمودند و زیر آن را امضاء کردند. امضاء کنندگان عبارت بودند از: آیات عظام امام خمینى ره ، لنگرودى ، زنجانى ، علامه طباطبایى ، موسوى یزدى ، گلپایگانى ، شریعتمدارى ، آملى ، و مرتضى حائرى . در این اعلامیه با توجه به قانون اساسى و قوانین موضوعه کشور، اقدام دولت را در صدور تصویبنامه هیاءت وزیران مبنى بر اصلاح قانون انتخابات غیر قانونى اعلام و به دولت بشدت اعتراض ‍ شد.
حمله به مدرسه فیضیه قم 
امام خمینى ره در مبارزات خود علیه استبداد عملا رهبرى قیام را در دست گرفت و سایر علما به دنبال او قدم برداشتند. از جمله اقدامات ایشان اعلامیه اى خطاب به علما و روحانیون بود. متن اعلامیه به شرح زیر است :
بسم الله الرحمن الرحیم 
خدمت ذى شرافت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم اعظم الله تعالى اجورکم . چنانچه اطلاع دارید، دستگاه حاکمه مى خواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اطلاع دارید، دستگاه حاکمه مى خواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قایم و به دنبال آن مطالبى است که اسلام را به خطر مى اندازد لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر عجل الله تعالى فرجه جلوس مى کنم و به مردم اعلام خطر مى نمایم .
مقتضى است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبتهاى وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند و السلام علیکم و رحمة الله برکاته .
روح الله الموسوى الخمینى
26 شؤ ال 1382
پس از صدور اعلامیه ، علماى تهران و سایر شهرستانها به تبعیت از این اعلامیه اعلامیه هایى انتشار داده و عید را عزاى ملى اعلام و متذکر شده بودند به جاى دید و بازدید باید مجالس سوگوارى تشکیل شود. آیت الله سید محمد بهبهانى در این زمینه اعلامیه اى انتشار داد.
یورش به مدرسه فیضیه قم که در بعد از ظهر روز دوم فروردین ماه سال 1342 صورت گرفت ، از فجایع حکومت شاه مى باشد. در آن روز عده کثیرى از نیروهاى امنیتى و نظامى کشور که بعدا آنها را دهقانان عنوان نمودند، به مدرسه فیضیه که مراسم عزادارى در آنجا برپا شده بود هجوم بردند و زد و خورد بین طلاب علوم دینى و نظامیان آغاز شد. در مراحل اولیه زد و خورد نیروى دولتى مقهور شد و تعداد زیادى از آنها به شدت مصدوم و مجروح شدند؛ در نتیجه شهربانى و نیروى پلیس به مدرسه حمله کردند و با گشودن آتش به روى طلاب به کشتار آنها پرداختند. در این فاجعه دهها نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند و کتابهاى داخل حجره هاى آنها به آتش کشیده شد. در روز سوم نیز این کار در مدرسه تکرار شد و تعداد آنها به آتش کشیده شد.در روز سوم این کار در مدرسه تکرار شد و تعداد دیگرى از طلاب مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در تبریز نیز شبیه چنین فاجعه اى پیش آمد و عده اى کشته و تعدادى زخمى شدند.
اعلامیه امام خمینى ره درباره حمله به مدرسه فیضیه و تشریح جنایات آن موجب شد که علماى شهرستانها و اهل منبر به حرکت سریعترى دست بزنند و گذشته از انتشار اعلامیه هاى متعدد و همدردى با علماى قم ، چند روزى از رفتن به مساجد و منبر و اقامه نماز جماعت خوددارى کردند. اعلامیه کوبنده و تکان دهنده امام خمینى که به مناسبت چهلمین روز فاجعه قم صادر شد، بار دیگر افکار عمومى را متوجه اقدامات شاه و دولت کرد.
محرم 1383 ه‍ ق و مقدمات قیام خونین 15 خرداد 1342(160) 
ماه محرم هر سال یاد آور قیام امام حسین بن على علیه السلام است . امام حسین علیه السلام همواره مشعل فروزانى براى نهضتهاى اسلامى است و جامعه تشیع در طى قرنها به یاد امام حسین علیه السلام مى گرید و خون او را حیاتش نهال آزادى و حق و عدالت مى داند. مسلمان شیعه در هر کجاى دنیا باشد دهم محرم را به عنوان عاشوراى امام حسین علیه السلام مى شناسد و پیوند معنوى و نامرئى با امام حسین علیه السلام او را به تفکر و تعمق در قیام خون و شهادت مى برد و بر حسب استعداد، نکاتى از پیام امام حسین علیه السلام را از فراز نسلها مى گیرد. چه بسیار انسانهاى والا که با لحظاتى در یاد امام حسین علیه السلام همه عوامل ذلت و خوارى را کنار گذاشته اند و در راه حق و پیوستن به مکتب او جان باخته اند. با حضور این نقطه درخشان ، فرارسیدن محرم 1383 و پابرجابودن حوزه قم با وجود تلاشى که دولت در تعطیل آن نمود معنى بسیار داشت . معنى حضور امام حسین علیه السلام در مبارزه اى بزرگ . به همین جهت رژیم حاکم مى بایست تدابیر لازم را کرده باشد تا به هر ترتیب از محرم بگذرد. اعلامیه شهربانى کل کشور، عباراتى داشت که نگرانى دولت را مى رساند و از مردم مسلمان سوگوارى مشروع مى خواست یعنى سوگوارى که تواءم با دعاى به تاج و تخت شاه باشد و زیانى به منافع امپریالیسم آمریکا و انگلیس نرساند. اما رهبرى بیدار نهضت تمام قوا را مجهز کرد تا محرم صورت واقعى خود را بازیابد و به همین لحاظ در پیامى که امام خمینى ره به وعاظ و گویندگان دینى و هیاءتهاى مذهبى داد، فرمود:
...دستگاه جبار... در صدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیاءت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسریى واگذارند. لازم است تذکر دهم که این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونى نداشته و مخالفت با آن هیچ اثرى ندارد، التزام گیرندگان ، مجرم و قابل تعقیب هستند... عجیب است دستگاه بى پروا ادعا دارد که قاطبه ملت با اوست و از پشتیبانى اکثریت قطع برخوردار است ، با این وصف در تمام شهرستانها، قراء و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت ، خفقان ایجاد مى کند. اگر این ادعا صحیح است ملت را این چند روز به حال خود واگذارد تا از پشتیبانى مردم متمتع شده ، موافقت 6 میلیونى به همه ملل جهان ظاهر، و الا اشاعه اکاذیب براى تشویش افکار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملکت ، جرم و قابل تعقیب است ...حضرات مبلغین ... از توهم چند روز حبس و زجر نترسند (و الا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤ منین ). آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنى امیه نیست ... خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید... سکوت در این ایام تائید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است ... از سخط خداى تعالى بهراسید اگر به واسطه سکوت شماها به اسلام لطمه اى وارد آید، نزد خداى تعالى و ملت مسلمان مسئول هستید...از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهربانى هراسى به خود راه ندهید... ملاحظه مى شود، امام تکلیف خود را به چه ترتیب انجام مى داد. در هیچ زمانى دست از رهبرى بر نمى داشت و با دقت اوضاع را بررسى مى کرد و نتایج به دست آمده را در اختیار مبارزان مى گذاشت . همان طور که در آن دهه محرم وعاظ تنها لعن و نفرت و اظهار انزجار نسبت به یزید از دودمان اموى نداشتند بلکه با نوحه سرایى و خواندن اشعار انقلابى براى کشتگان مدرسه فیضیه ، به یارى امام حسین علیه السلام مى شتابند، خطر اسرائیل را براى ملت مسلمان یاد آور مى شوند و تاءکید روى خطرى مى کنند که از جانب رژیمهاى وابسته ، بر اسلام وارد مى شود و کمتر از خطر بنى امیه نیست . (161)
تظاهرات دهم محرم 1383: 
مقدمات حالى از تظاهرات گسترده روز عاشورا بود. خطبا و وعاظ طى دهه محرم گفتنیها را بیان کرده بودند و روزنامه هاى دولتى هم به همراه رادیو سعى کرده بودند آرامش حفظ شود و کمتر مردم به آگاهیهایى دست یابند. بنابراین از نظر این رسانه هاى گروهى در کشور خبرى نبود. تمام تبلیغات در اطراف نتایج رفراندوم و انقلاب سفید شاه دور مى زد و ثمرات آینده آن یکى بعد از دیگرى شمرده مى شد و به دهقان و کارگر و دیگر طبقات نوید و بشارت زندگى مرفهى را مى داد و اگر اشاره اى به دین و مذهب و روحانیت مى شد من باب توجه به مساءله ارتجاع و خطر ارتجاع و موانعى بود که مدعى بودند انقلاب سفید را تهدید مى کند. روز عاشورا ده ها هزار نفر توده هاى مردم که در جریان دقیق مبارزه امام بودند با در دست داشتن عکس آیت الله العظمى خمینى با شعار خمینى خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو، به خیابانهاى تهران ریختند.
از قبل ، محل اجتماع ، مدرسه حاج ابوالفتح در نظر گرفته شده بود؛ اما این مدرسه از صبح زود در محاصره پلیس قرار گرفت و هنگامى که ازدحام جمعیت براى مراسم عزادارى و فریاد شعارهاى ضد رژیم بالا گرفت و کنترل از دست پلیس خارج شد و مسجد و اطراف آن در اختیار مردم قرار گرفت و با شعار(162) به راهپیمایى پرداختند. تظاهر کنندگان پس از عبور از سه راه امین حضور و راهپیمایى پرداختند. تظاهر کنندگان پس از عبور از سه را امین حضور و سرچشمه به میدان بهارستان رسیدند و عکس امام را در این میدان نصب کردند و سپس به خیابان فردوسى رفتند و با نطق و خطابه ، انقلاب سفید شاه را محکوم ساختند و آن گاه به سوى دانشگاه تهران رفتند و فریاد خمینى بت شکن خدا نگهدار تو اوج یافت .
در بازگشت وقتى جمعیت به مقابل کاخ مرمر رسید بدون تصمیم قبلى ناگاه جمعیت فریاد برآورد، مرگ بر این دیکتاتور
اداره کنندگان تظاهرات کوشش کردند از هر گونه حمله و یا ادامه شعار به آن صورت جلوگیرى کنند، اما جمعیت همان شعار را براى مدتى تکرار کرد. در واقع هدف از تظاهرات در همین جمله خلاصه شده بود و سقوط شاه را طلب مى کرد راهپیمایى و تظاهرات فرداى آن روز از مسجد شاه اعلام شد. شب یازدهم هم تظاهراتى از جانب دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از رهبرى آیت الله خمینى با شعار خمینى پیروز است صورت گرفت این تظاهرات از مسجد هدایت خیابان اسلامبول تا میدان شاه ادامه یافت و جمعیت تظاهر کننده به مجلس عزادارى مدرسه حاج ابوالفتح پیوست .
بخشى از سخنان تاریخى امام خمینى ره در روز 13 خرداد 1342 مصادف به دهم محرم 1383
الان عصر عاشورا است .... گاهى که وقایع روز عاشورا را از نظر مى گذرانم این سئوال برایم پیش مى آید که اگر بنى امیه و دستگاه یزید بن معاویه تنها با حسین علیه السلام سر جنگ داشتند آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانى چه بود که در روز عاشورا نسبت به زنهاى بى پناه و اطفال بى گناه مرتکب شدند؟ زنان و کودکان چه تقصیر داشتند؟ طفل شش ماه حسین علیه السلام چه کرده بود؟ (گریه حضار)
به نظر من آنها با اساس کار داشتند بنى امیه و حکومت یزید به خاندان پیامبر مخالف بودند. بنى هاشم را نمى خواستند و غرض آنها از بین بردن این شجره طیبه بودند. همین سئوال اینجا مطرح مى شود که دستگاه جبار ایران با مراجع سرجنگ داشت ، با علماى اسلام مخالف بود، به قرآن چکار داشتند؟ به مدرسه فیضیه چکار داشتند؟ به طلاب علوم دینیه چکار داشتند؟ به سید 18 ساله چکار داشتند؟ (گریه حضار) سید 18 ساله به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاه جبار ایران چه کرده بود؟ (گریه شدید حضار) به این نتیجه مى رسى که اینها با اساس کار دارند؟ با اساس اسلام و روحانیت مخالفند. اینها نمى خواهند این اساس موجود باشد. اینها نمى خواهد صغیر و کبیر ما موجود باشد. اسرائیل نمى خواهد در این مملکت قرآن باشد. اسرائیل نمى خواهد در این مملکت علماء اسلام باشند. اسرائیل نمى خواهد در این مملکت دانشمند باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود مدرسه فیضیه را کوبید. ما را مى کوبد.
شما ملت را مى کوبد. مى خواهد اقتصاد شما را قبضه کند. مى خواهد تجارت و زراعت شما را از بین ببرد. مى خواهد ثروتها را تصاحب کند. اسرائیل مى خواهد به دست عمال خود آن چیزهایى را که مانع هستند آن چیزهایى را که سد راه هستند از سر راه بردارد. قرآن سد راه است باید برداشته شود. روحانیت را که سد راه هستند از سر راه بردارد. قرآن سد راه است باید برداشته شود. روحانیت سد راه است باید شکسته شود. مدرسه فیضیه و دیگر مراکز علم و دانش سد راه است باید خراب شود. طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند باید شکسته شوند. از پشت بام پرت شوند باید سر و دست آنها شکسته شود. براى اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد. دولت ایران به تبعیت از اغراض و نقشه هاى اسرائیل به ما اهانت کرده و مى کند.
امام امت ره سپس به رفراندوم فرمایشى شاه اشاره مى کنند و در بخشى از سخنان خود مى فرمایند:
شما اهالى محترم قم ملاحظه فرمودید آن روز که آن رفراندومى که برخلاف مصالح ملت ایران بود، بازور سرنیزه اجرا شد در کوچه ها و خیابانهاى قم در مراکز روحانیت ، در جوار فاطمه معصومه علیهاالسلام مشتى اراذل و اوباش را انداختند. در اتومبیل ها نشاندند و گفتند مفت خورى تمام شد، پلوخورى تمام شد. آیا این طلاب علوم دینیه که شباب عمرشان را، نشاطشان را در این حجرات مى گذرانند و ماهى 40 الى صد تومان بیشتر ندارند، مفت خورند!؟
ولى آنهایى که ، یک قلم در آمدشان هزار میلیون تومان است مفت خور نیستند؟...
باید ملت قضاوت کند که مفت خور کیست ؟ من به شما نصیحت مى کنم اى آقاى شاه ! من به تو نصیحت مى کنم ، دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم که اگر روزى اربابها بخواهند تو بروى ، مردم شکرگزارى کنند. من نمى خواهم تو مثل پدرت بشى .
شما ملت ایران به یاد دارید، پیرمردها، چهل ساله ها، حتى سى ساله هایتان نیز یاد دارند که در جنگ دوم جهانى سه دولت اجنبى به ما حمله کردند. شوروى و انگلستان و آمریکا به ایران ریخته ، مملکت را قبضه کردند. اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لیکن خدا مى داند که مردم خوشحال بودند که پهلوى رفت . من نمى خواهم تو این طور باشى . من میل ندارم تو مثل پدرت شوى . نصیحت مرا بشنو ، از روحانیت نشنو. اسرائیل به درد تو. نمى خورد. بدبخت ، بیچاره چهل و پنج سال از عمرت مى گذرد، یک کمى تاءمل کن . یک کمى تدبر کن . یک قدرى عواقب امر را ملاحظه کن . کمى عبرت بگیر. از پدرت عبرت بگیر. اگر راست مى گویند که تو با اسلام و روحانیت مخالفى بدفکر مى کنى . اگر دیکته مى کنند و به دست تو مى دهند در اطراف آن فکر کن .
چرا بى تاءمل حرف مى زنى ؟ آیا روحانیت حیوان نجس است ؟ آیا ما حیوان نجس هستیم ؟ اگر اینها حیوان نجس هستند چرا ملت دست آنها را مى بوسد؟
چرا به آبى که آنها مى آشامند مردم خود را تبرک مى کنند؟ آیا ما حیوان نجس هستیم ؟ خدا کند که مراد تو از این جمله که اینها مثل حیوان نجس ‍ هستند علما و روحانیت نباشد، وگرنه تکلیف ما با شما مشکل مى شود و تکلیف تو مشکلتر مى شود. نمى توانى زندگى کنى . ملت نمى گذارد که تو با این وضع ادامه دهى .
آیا روحانیت و اسلام ارتجاع سیاه است ؟ لکن تو مرتجع سیاه ، انقلاب سفید کردى ؟ انقلاب سفید به پا کردى ؟ چه انقلاب سفیدى کرده اى ؟ چرا این قدر مى خواهى مردم را اغفال کنى ؟ امروز به من خبر دادند که عده اى از وعاظ و خطباى تهران را برده اند سازمان امنیت و تهدید کرده اند که از سه موضوع حرف نزنند. 1 - از شاه بدگوئى نکنند 2 - به اسرائیل حمله نکنند. 3 - نگویند ما در همین سه موضوع نهفته است . اگر از این سه موضوع بگذریم دیگر اختلافى نداریم و باید دید که اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست ؟ اگر ما نگوییم اسرائیل براى اسلام و مسلمین خطر ناک است آیا خطر ناک نیست ؟ و اصولا چه ارتباطى و تناسبى بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت مى گوید: از شاه صحبت نکنید، از اسرائیل نیز صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه اسرائیلى است ؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه یهودى است ؟!... آقاى شاه ! شاید اینها مى خواهند تو را یهودى معرفى کنند که من بگویم کافرى تا از ایران بیرونت کنند و به تکلیف تو برسند؟!
تو نمى دانى اگر یک روز صدایى در بیاید، ورق برگردد هیچ کدام از اینها که اکنون دور تو را گرفته اند با تو رفیق نیستند. اینها رفیق دلارند. اینها دین ندارند. اینها وفا ندارند. دارند همه چیز را به گردن توى بیچاره مى گذارند. آن مردک که حالا اسم او را نمى برم آن گاه که دستور دادم گوش او را ببرند. نام او را مى برم (احساسات شدید مردم ) آمد به مدرسه فیضیه و سوت کشید کماندوها اطراف او مجتمع شدند. فرمان حمله داد. بریزید، بکوبید، تمام حجرات را غارت کنید، همه چیز را از بین ببرید. وقتى که از او مى پرسى که چرا این جنایات را کردید، مى گویند شاه گفته است . فرمان ملوکانه است که مدرسه فیضیه را خراب کنیم . اینها را بکشیم ، نابود کنیم .
مطالب خیلى زیاد است . بیشتر از آنها است که شما تصور مى کنید. حقایقى در کار است ، مملکت ما، اسلام ما، در معرض خطر است . آن چیزى که در شرف تکوین است سخت ما را نگران و متاءسف ساخته است . از وضع ایران ، از وضع این مملکت خراب ، از وضع این هیاءت دولت و از وضع این سرمداران حکومت نگران و متاءسف هستیم و از خداوند بزرگ اصلاح امور را خواهانیم
.
این سخنرانى ساده که عبارت و کلمات آن براى همه قابل درک و فهم بود با خطایى که مستقیما به شاه داشت ، او را شکست و خرد کرد و رسالتى تاریخى را به انجام رساند.
امام خمینى رسما و علنا با شدیدترین حملات رو در روى شاه قرار گرفت هر چند قبل از آن هم به این وضع شناخته شده بود. مبارزه ابعاد وسیعى یافت . نیروى انقلابى متکى به اسلام بدون تمایل به بیگانه عینیت پیدا کرد. ترس و وحشتى که همواره در بین توده مردم از شاه و دولت و دستگاه امنیتى وجود داشت تا حد بسیارى از بین رفت . در کلمات خطابى روح الله ، شاه از آن مقام خیالى و تصورى پایین کشیده شد و به دلها شجاعت داد که قهرمانانه بپا خیزند و به وظایف اسلامى خود عمل کنند و فتواى تقیه حرام است را جدا به اجرا در آورند.
امام خمینى ره با ایراد این سخنان در حقیقت رسما و علنا رو به روى شاه قرار گرفت و پاسخ نطق شاه را در 2 بهمن 1341 که در صحن مطهر قم ایراد کرد، به صورت دندان شکن و محکم داد. این سخنان بلافاصله توسط ساواک و شهربانى به تهران گزارش شد. به دستور شاه ساواک ماءموریت یافت امام خمینى را توقیف کند. ساعت 3 بامداد روز 15 خرداد ماءموران امنیتى به منزل امام هجوم بردند و ایشان را دستگیر کردند و فورا به تهران حرکت دادند.
خبر دستگیرى مرجع تقلید مردم ، بسرعت در قم و سپس در تهران و سایر شهرها انتشار یافت . مردم قم به خیابانها ریختند و با تقبیح عمل دولت در دستگیرى امام به راهپیمایى اعتراض آمیز پرداختند.
پلیس براى تفرقه مردم ابتدا به تیراندازى هوایى پرداخت ، اما مردم خشمگین به پلیس حمله کردند و در همان دقایق نخست معاون شهربانى را به قتل رساندند؛ یک کامیون ارتش را آتش زدند. تیراندازى به طرف مردم شروع شد و عده اى از مردم بى دفاع کشته شدند. گلوله باران مردم تا عصر ادامه داشت و بالاخره با وارد شدن ارتش در قضیه و مستقر کردن تانکها در شهر و به پرواز درآوردن هواپیماها و شکستن دیوار توسط آنها براى ارعاب مردم و تاریکى هوا به طور موقت فیصله داده شد.
دستگیرى امام ره و قیام خونین 15 خرداد(163) 
به دنبال سخنرانى آتشین و کوبنده عصر عاشوراى امام ، عملیات فاشیستى رژیم آغاز شد؛ و همزمان با دستگیرى رهبر نهضت اسلامى ایران و بسیارى از علما و وعاظ و شخصیتهاى ذى نفوذ در قم ، تهران و شهرستانها، زمینه یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادى دژخیم فراهم شد.
اجتماعات و تظاهرات مردمى زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم ، تهران و برخى دیگر از شهرستانها با هجوم نیروهاى مسلح و ماءموران خون آشام به خاک و خون کشیده شد.
اما رژیم درمانده ، دانشگاه را با تانک و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآورد، اما نمى دانست که آتش قیام و قهر از هر کجا قابل شعله ور شدن است .
سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین ، دهقانان کن ، و مردم جماران به سوى تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت اعم از بازاریان ، بارفروشان ، دانشگاهیان ، و اقشار مختلف مردم با غریور رعد آساى یا مرگ یا خمینى و مرگ بر شاه تهران را به لرزه درآورد.
شاه که در برابر قیام قهر آلود ملت ، تاج و تخت خود و سلطه آمریکا را در حال زوال و سقوط مى دید، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛ و توسط نیروهاى جهنمى و خون آشام خود، تظاهر کنندگان را با وضع فجیعى که قلم از توصیف آن عاجز است ، قتل عام کرد؛ و تهران را در 15 خرداد 1342 به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل ساخت .
قیام قهرآمیز و خونین مردم غیور تهران در 15 خرداد، یک بار دیگر نشان داد که هیچ نوع سرکوب و کشتار نمى تواند نهضتى را که به رهبرى امام آغاز شده است ، خاموش سازد.
همزمان با قتل عام مردم مبارز در تهران ، کشتارهاى فجیعى در قم ، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و براى ادامه سیاست سرکوب على رغم سانسور شدید رژیم به وقوع پیوست و براى ادامه سیاست سرکوب على رغم سانسور شدید رژیم شاه ، اخبار مربوط به دستگیرى رهبر نهضت اسلامى ایران و قیام 15 خرداد و کشتارهاى قم ، تهران ، مشهد و سایر شهرستانها در مدت کوتاهى در سراسر کشور پخش شد و موجى از خشم و نفرت علیه شاه به راه افتاد. خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده قیام شکوهمند ملت ایران در حمایت از رهبر نهضت اسلامى را به سراسر جهان مخابره کردند و عکس العملهاى شخصیتهاى سیاسى ، علمى و مذهبى که حاکى از اعتراض نسبت به دستگیرى امام و کشتار مردم بى گناه بود، گزارش دادند.
یکى از نمونه هاى آن ، اعلامیه اعتراض آمیز شیخ محمد شلتوت ، مفتى و رئیس دانشگاه الازهر مصر بود که شش روز بعد از دستگیرى امام و فاجعه خونین 15 خرداد صادر شد؛ در این اعلامیه دستگیرى علما و اهانت به ساحت مقدس آنان به عنوان داغ ننگى بر پیشانى بشریت معرفى گردید؛ وى طى تلگرافى خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علماى اسلام که پاسداران قوانین الهى هستند خوددارى کند و علماى بازداشت شده را هر چه زودتر آزاد سازد.(164)
حوزه هاى علمیه نجف اشرف ، کربلا و کاظمین نیز بمحض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار 15 خرداد تهران ، قم و دیگر شهرهاى ایران به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طى تلگرافهائى به سلاطین و رؤ ساى جمهورى کشورهاى و سازمانهاى بین المللى ، حمایت خود را نسبت به امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه رژیم شاه اعلام نمودند، و خواستار آزادى فورى رهبر نهضت اسلامى ایران شدند، و مراجع تقلید در قم و مشهد و جمعى از علما در تهران و شهرستانها هر کدام به گونه اى حمایت خود را ابزار کردند، و خواستار آزادى حضرت امام شدند.
اعتصاب سراسرى تهران در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه خونین فیضیه ضربه اى بود که رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علماى سرشناس شهرستانها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرام سازى و تشنج زدایى زند و با آزاد نمودن رهبر نهضت اسلامى ایران خشمها را فرونشاند.
11 مرداد ماه 1342 رسانه هاى گروهى ، آزادى امام را به اطلاع مردم رسانیدند، اما این آزادى نمایشى در مدت کوتاهى تبدیل به حصر گردید؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمعیت که براى دیدار امام مى شتافتند، نخست وى را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام در یک منزل شخصى که افتخارا در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید ماءموران قرار گرفت . گرچه مردم با اطلاع از وضع امام آرامش خاطرى یافتند، اما اقامت مراجع قم و مشهد و علماى شهرستانها در تهران تا مدتى ادامه یافت .
سرانجام ، رژیم ، هر کدام از آنان را به گونه اى مجبور به مراجعت کرد.
على رغم این شرایط، فریبکارى رژیم مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشى از آن نگردید.
یکى از آثار ادامه حصر امام ، تشکیل گروههاى زیر زمینى در قم ، تهران و شهرستانها بود که گاه با نامهاى جبهه مسلمانان آزاد، جمعیتهاى مؤ تلفه اسلامى ، مجمع روحانیون مجاهد، و گاه بدون نام ، مانند تشکیلات سرى اصفهان ، شیراز، قزوین و گاه نیز به صورت نشریه هاى انقلابى مانند بعثت و فریاد خودنمایى مى کرد.
از تعداد شهداى 15 خرداد آمار صحیحى در دست نیست . اما تعداد آنها را رقمى بین 5 تا 15 هزار نفر تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرستانها دولت به دستگیرى و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد. زندآنها از روحانیان و بازاریها و کسبه پر شد و عده اى نیز محاکمه و اعدام شدند.
جریان 15 خرداد به هر نحوى که بود ظاهرا به نفع شاه تمام شد اما در واقع در 15 خرداد سال بعد شاه از این خوب برخاست و با رفتن او بار دیگر خورشید پرتشعشع اسلام طلوع کرد و مملکتى را از ظلم و ستم او رهانید.

یاد و خاطره شهداى 15 خرداد براى همه تاریخ گرامى باد.

سید موسوی/یک پرسش

منبع:روزها و رویداد ها