یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

حکم روزه بیماری که تا قبل از ظهر بیماری اش رفع شود، چیست؟




آیت الله سیستانی :


اگر در وسط روز ماه رمضان پیش از ظهر مریض خوب شود و تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى‏کند انجام نداده باشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ باید نیّت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد . و چنانچه بعد از ظهر خوب شود ، روزه آن روز بر او واجب نیست ، و باید آن را قضا کند .

پرتوى از سیره و سیماى امیرالمؤمنین على(علیه السلام)


امیرالمؤمنین على(علیه السلام)
پرتوى از سیره و سیماى امیرالمؤمنین على(علیه السلام)



امیرالمؤمنین على(علیه السلام)، چهارمین پسر ابوطالب، در حدود سى سال پس از واقعه فیل و بیست و سه سال پیش از هجرت در مکّه معظّمه، از مادرى بزرگوار و باشخصیّت، به نام فاطمه، دختر اسد بن هشام بن عبدمناف ، روز جمعه سیزده رجب در کعبه به دنیا آمد.


على(علیه السلام) تا شش سالگى در خانه پدرش ابوطالب بود.
در این تاریخ که سنّ رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) از سىسال گذشته بود در مکّه قحطى و گرانى پیش آمد و این امر سبب شد که على(علیه السلام) به مدّت هفت سال در خانه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، تا اوّل بعثت، زندگى کند و در مکتب کمال و فضیلت آن حضرت تربیت شود.


امیرالمؤمنین در خطبه 192 نهج البلاغه مىفرماید:«وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتـَّبِعُهُ إِتّباعَ الْفَصیلِ اَثَرَ أُمِّهِ، یَرْفَعُ لى فى کُلِّ یَوْم مِنْ أَخْلاقِهِ عَلَمًا، وَ یَأْمُرُنى بِالاِْقْتِداء بِهِ.»

«و من در پى او بودم چنانکه بچّه در پى مادرش، هر روز براى من از خلق و خوى خویش نشانه هاى برپا مىداشت و مرا به پیروى آن مىگماشت.»بعد از آن که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) به پیامبرى مبعوث گردید، على(علیه السلام)نخستین مردى بود که به او گروید.


براى اوّلین بار ابوطالب پسر خود را دید که با پسرعموى خود مشغول نمازاند.
گفت: پسر جان چه کار مىکنى؟ گفت: پدر، من اسلام آورده ام و براى خدا با پسر عموى خویش نماز مىگزارم.

ادامه مطلب ...

شوخى و کم شدن عقل


شوخى و کم شدن عقل


ما مزح امرؤ مزحه الا مج من عقله مجه ح /405


ترجمه :

هیچکس شوخى نکرد، مگر آن که، با پرداختن به شوخى ، پاره یى از عقلخود را به دور انداخت .


شرح : یکى از نشانه هاى سنگین و باوقار بودن آن است که انسان ، از شوخىکردن بپرهیزد و متن و جدى باشد. کسانى که در هر محفلو مجلسى لب به شوخى باز مى کنند و سخنان مضحک به زبان مى آورند و دیگران را مى خندانند، پیدا است که وقار و متانت ندارندو افرادى جلف و سبک مغز هستند.
امام علیه السلام ، در جاى دیگرى ، هنگامى براى فرزندان گرامى خود،امام حسن مجتبى )ع ) وصیتنامه مى نویسد، او را به شدت از شوخى کردن بر حذر مى کند.

 امام (ع ) به فرزند خود مى فرماید نه تنها خودت ، هیچگاه در حضور مردم شوخى مکن و حرفهاى خنده آور مزن ، بلکه حرفهاى خنده آور دیگران را هم نقل مکن . چون این کار، باعث سبکى و جلفى مى شود و ارزش انسان را از بین میبرد.
شیخ سعدى نیز به پیروى از امام (ع )، در یکى از شعرهاى خود گفته است :

ز شوخى ، بپرهیز، اى باخرد

که شوخى ، تو را، آبرو مى برد!

ما نیز اگر در اطراف خود دقت کنیم ، خواهیم دید که مردم ، کسانى را که زیاد شوخى مى کنند و حرفهاى خنده آور مى زنند.
چندان جدى نمى گیرند و براى آنها ارزش و احترام قائل نمى شوند.
به خاطر همین است که امام (ع ) فرموده است : وقتى کسى شوخى مى کند مثل آن است که قسمتى از عقل خود رابیرون ریخته و به دور انداخته است .

معنى این سخن آن است که با هر شوخى مقدارى از عقل انسان در نظر مردم از بین مى رود و اگر کسى زیاد شوخى کند، مثل آن است که قسمتهاى زیادترى ازعقل خود را دور ریخته است و در نظر مردم به صورت کسى در آمده که دیگر در سرش عقل باقى نمانده است.


منبع : http://www.balaghah.net