نصیحتی که ابلیس به حضرت نوح گفت:
ُ اذْکُرْنِی فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ فَإِنِّی أَقْرَبَ مَا أَکُونُ إِلَى الْعَبْدِ إِذَا کَانَ فِی إِحْدَاهُنَّ اذْکُرْنِی إِذَا غَضِبْتَ وَ اذْکُرْنِی إِذَا حَکَمْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ وَ اذْکُرْنِی إِذَا کُنْتَ مَعَ امْرَأَةٍ خَالِیاً لَیْسَ مَعَکُمَا أَحَدٌ.
در سه مکان مرا یاد کن[در سه مکان که ابلیس حضور دارد]
در هنگام عصبانیت
هنگامی که بین دو نفر قضاوت میکنی
وهنگامی که با زنی تنها هستی
خصال شیخ صدوق ج1حدیث های سه گانه نشر جامعه مدرسین1361
با پیشرفت فناوری، رفته رفته حضور هنرهای اسلامی در ویترین و دکوراسیون منازل ایرانیان کم رنگ شده است و مسؤولان نیز در جهت ارایه محصولات فرهنگی و اسلامی تلاش چندانی نداشته اند؛ اما چند نفر از طلاب حوزه علمیه قم با اتکا به توانمندی و دغدغه خود، دست به راه اندازی تولید محصولات فرهنگی اسلامی زده اند. گفت وگویی با مرتضی اعلایی، مدیر پروژه هستهها ماهد مرکز رشد علوم انسانی داشته ایم که در پی میآید:
گرانی محصولات فرهنگی در ایران
مدیر
هسته ماهد مرکز رشد علوم انسانی با اشاره به محورهای فعالیتهای این هسته
خاطرنشان میکند: از سال گذشته تصمیم گرفتیم بر روی استفاده از هنر در سبک
زندگی اسلامی کار کنیم، برهمین اساس در مدت 6 ماه مطالعات پژوهشی انجام شد و
نیروهای انسانی این مجموعه به دلیل اینکه شهر قم توانمندی خوبی برای
پرداختن به این موضوع دارد، از تهران به قم نقل مکان کردند.
مرتضی
اعلایی میافزاید: در چشم اندازی که رهبر انقلاب برای قم ترسیم کردند، شهر
قم باید به مهد علوم انسانی و اسلامی تبدیل شود، ما نیز در قم جای رشد
بیشتری پیدا کردیم.
ادامه مطلب ...
شهید کاظم حبیب فرمانده آموزش نظامی لشکر43امام علی (ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
به ورزش فوتبال، شنا و کوهنوردی می پرداخت. همچنین به طراحی و خوش نویسی علاقه مند بود.
سال 1340 در شهرستان شیروان به دنیا آمد.
پدر ش می گوید: «قبل از تولد
فرزندم، پسر دیگری داشتیم که در حوض آب افتاد و غرق شد. با فوت او ما
بسیار غمگین بودیم و با به دنیا آمدن کاظم قوت قلب گرفتیم. در سه ، چهار
سالگی مریضی سختی گرفت که با مداوای زیادی بهبودی پیدا کرد.»
کودکی پر
جنب و جوش بود. به قرآن و کتاب های دینی علاقه داشت. از همان کودکی پشت سر
پدر و مادرش می ایستاد و با آن ها نماز می خواند. به تکلیف نرسیده بود،
ولی نمازش را به طور مرتب می خواند.
به درس خواندن بسیار علاقه داشت.
دوره ی ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه مجتمع مهدوی و دوره ی دبیرستان را
در شیروان و در رشته ی علوم تجربی به پایان برد. به خاطر علاقه اش به
کشاورزی می خواست در آینده در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل نماید. به پدر و
مادرش احترام می گذاشت. تا پدرش اجازه نمی داد نمی نشست. در حضور آن ها حتی
اگر خوابیده و یا مریض بود، پاهایش را دراز نمی کرد. پدرش را پدر خطاب نمی
کرد و می گفت: «حاج آقا.» در کارهای خانه به مادرش کمک می کرد.
در سه ماه تعطیلی تابستان به کارخانه قند نزد پدرش می رفت و به او کمک می کرد.
به ورزش فوتبال، شنا و کوهنوردی می پرداخت. همچنین به طراحی و خوش نویسی علاقه مند بود.
ادامه مطلب ...