یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

تاثیر نماز در تربیت فرد و جامعه


گر چه نماز چیزى نیست که فلسفه ‏اش بر کسى مخفى باشد، ولى دقت در متون آیات و روایات اسلامى ما را به ریزه‏کاریهاى بیشترى در این زمینه رهنمون مى‏سازد:

1- روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است، همان" ذکر اللَّه" است .

البته ذکرى که مقدمه فکر، و فکرى که انگیزه عمل بوده باشد، چنان که در حدیثى از امام صادق ع آمده است که در تفسیر جمله وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ فرمود:

ذکر اللَّه عند ما احل و حرم

" یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام" (یعنى به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد) « بحار الانوار جلد 82 صفحه 200».

 

 

2- نماز وسیله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى‏کند، لذا در حدیثى مى‏خوانیم: پیامبر ص از یاران خود سؤال کرد:

لو کان على باب دار احدکم نهر و اغتسل فى کل یوم منه خمس مرات ا کان یبقى فى جسده من الدرن شى‏ء؟ قلت لا، قال: فان مثل الصلاة کمثل النهر الجارى کلما صلى کفرت ما بینهما من الذنوب:

" اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى‏ماند؟".

در پاسخ عرض کردند: نه، فرمود:" نماز درست همانند این آب جارى است، هر زمان که انسان نمازى مى‏خواند گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است از میان مى‏رود" « وسائل الشیعه جلد 3 صفحه 7 (باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حدیث 3)».

و به این ترتیب جراحاتى که بر روح و جان انسان از گناه مى‏نشیند، با مرهم نماز التیام مى‏یابد و زنگارهایى که بر قلب مى‏نشیند زدوده مى‏شود.

3- نماز سدى در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت مى‏کند، و نهال تقوى را در دل پرورش مى‏دهد، و مى‏دانیم" ایمان" و" تقوى" نیرومندترین سد در برابر گناه است، و این همان چیزى است که در آیه فوق به عنوان نهى از فحشاء و منکر بیان شده است، و همان است که در احادیث متعددى مى‏خوانیم: افراد گناهکارى بودند که شرح حال آنها را براى پیشوایان اسلام بیان کردند فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح مى‏کند و کرد.

4- نماز، غفلت‏زدا است، بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ

زود گذر کردند، اما نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى‏شود، مرتبا به انسان اخطار مى‏کند، هشدار مى‏دهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان مى‏سازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد مى‏کند و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله‏اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.

5- نماز خود بینى و کبر را در هم مى‏شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى‏گذارد، خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى‏بیند، بلکه صفرى در برابر بى‏نهایت.

پرده‏هاى غرور و خود خواهى را کنار مى‏زند، تکبر و برترى جویى را در هم مى‏کوبد.

به همین دلیل على ع در آن حدیث معروفى که فلسفه‏هاى عبادات اسلامى در آن منعکس شده است بعد از ایمان، نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین مى‏کند مى‏فرماید:

فرض اللَّه الایمان تطهیرا من الشرک و الصلاة تنزیها عن الکبر ...:

" خداوند ایمان را براى پاکسازى انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر" « نهج البلاغه کلمات قصار 252».

6- نماز وسیله پرورش، فضائل اخلاق و تکامل معنوى انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون مى‏برد، به ملکوت آسمانها دعوت مى‏کند، و با فرشتگان همصدا و همراز مى‏سازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا مى‏بیند و با او به گفتگو برمى‏خیزد.

تکرار این عمل در شبانه روز آنهم با تکیه روى صفات خدا، رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصا با کمک گرفتن از سوره‏هاى مختلف قرآن بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوى نیکیها و پاکیها است اثر قابل ملاحظه‏اى

در پرورش فضائل اخلاقى در وجود انسان دارد.

لذا در حدیثى از امیر مؤمنان على ع مى‏خوانیم که در فلسفه نماز فرمود:

الصلاة قربان کلى تقى:

" نماز وسیله تقرب هر پرهیزکارى به خدا است" « نهج البلاغه کلمات قصار جمله 136».

7- نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مى‏دهد- چرا که نماز روح اخلاص را زنده مى‏کند، زیرا نماز مجموعه‏اى است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان مى‏پاشد و روح اخلاص را تقویت مى‏کند.

لذا در حدیث معروفى مى‏خوانیم که امیر مؤمنان على ع در وصایاى خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود:

اللَّه اللَّه فى الصلاة فانها عمود دینکم:

" خدا را خدا را در باره نماز، چرا که ستون دین شما است" « نهج البلاغه نامه‏ها (وصیت) 47».

مى‏دانیم هنگامى که عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهاى اطراف محکم باشد اثرى ندارد، همچنین هنگامى که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد.

در حدیثى از امام صادق ع مى‏خوانیم:

اول ما یحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل سائر عمله، و ان ردت رد علیه سائر عمله:

" نخستین چیزى که در قیامت از بندگان حساب مى‏شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مى‏شود، و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود مى‏شود"! شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولى سائر اعمال است در او زنده مى‏شود، و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده مى‏گردد و از درجه اعتبار

ساقط مى‏شود.

8- نماز قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازى زندگى مى‏کند، چرا که مى‏دانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى که بر آن نماز مى‏خواند، آبى که با آن وضو مى‏گیرد و غسل مى‏کند، محلى که در آن غسل و وضو انجام مى‏شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسى که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم‏فروشى، رشوه خوارى و کسب اموال حرام باشد چگونه مى‏تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟

بنا بر این تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعایت حقوق دیگران.

9- نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول، یا به تعبیر دیگر شرائط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر براى ترک بسیارى از گناهان است.

در کتب فقهى و منابع حدیث، امور زیادى به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مساله شرب خمر است که در روایات آمده:

لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب:

" نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اینکه توبه کند" « بحار ج 84 ص 317 و 320».

و در روایات متعددى مى‏خوانیم: از جمله کسانى که نماز آنها قبول نخواهد شد پیشواى ستمگر است" « بحار ج 84 ص 318».

و در بعضى از روایات دیگر تصریح شده است که نماز کسى که زکات نمى‏پردازد قبول نخواهد شد، و همچنین روایات دیگرى که مى‏گوید: خوردن غذاى حرام یا عجب و خود بینى از موانع قبول نماز است، پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولى تا چه حد سازنده است؟

10- نماز روح انضباط را در انسان تقویت مى‏کند، چرا که دقیقا باید در اوقات معینى انجام گیرد که تاخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز، است همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامه‏هاى زندگى کاملا آسان مى‏سازد.

همه اینها فوائدى است که در نماز، قطع نظر از مساله جماعت وجود دارد و اگر ویژگى جماعت را بر آن بیفزائیم- که روح نماز همان جماعت است- برکات بى شمار دیگرى دارد که اینجا جاى شرح آن نیست، بعلاوه کم و بیش همه از آن آگاهیم.

گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعى که از امام على بن موسى الرضا ع نقل شده پایان مى‏دهیم:

امام در پاسخ نامه‏اى که از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:

علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است، و مبارزه با شرک و بت پرستى، و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پیشانى بر زمین همه روز براى تعظیم پروردگار.

و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموشکارى بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دین و دنیا گردد.

علاوه بر اینکه مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل مى‏گردد، سبب مى‏شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند، روح سرکشى و طغیانگرى بر او غلبه ننماید.

و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او، انسان را از معاصى باز مى‏دارد و از انواع فساد جلوگیرى مى‏کند « وسائل الشیعه ج 3 ص 4».

منبع : تفسیر نمونه ذیل آیه 45 سوره عنکبوت

Yekporsesh.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد