یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

پاسخ به چند سوال از شیعیان

پرسش و پاسخ: آیا سلام کردن به مُرده جایز است؟

متن سوال: سلام علیکم وقت شما بخیر. ما معتقدیم مُرده نمی‌شنود، پس چرا به پیامبر در التحیات با ضمیر مخاطب سلام می‌کنیم؟ السلام علیک ایهاالنبی؟ (سلام بر تو ای پیامبر)؟

پاسخ اهل سنت: اول بیایید فرض کنیم جواب سوال مثبت است، و بعد ببینیم پیامد آن چیست؟ آیا درست است که نتیجه بگیریم چون سلام بر مُرده جایز است پس این یعنی اینکه مُرده می‌شنود؟ شاید بگویید: بله؛ نتیجه منطقی همین است.

حالا سوال دوم را مطرح می‌کنیم: آیا درست است که نتیجه بگیریم چون سلام بر مُرده جایز است پس این به معنی این است که مُرده می‌شنود و چون می‌شنود آگاه به دنیا است؛ پس حاجات ما را می‌توانیم از او بخواهیم یا شفیع قرارش دهیم؟ شاید بگویید: بله!  

حالا سوال سوم را مطرح می‌کنیم: آیا درست است که نتیجه بگیریم مُرده می‌شنود و چون می‌شنود پس آگاه به دنیا است و حاجت ما را پیش خدا می‌برد؛ پس نباید زنش عروسی کند؟ زیرا با رفتن زن به خانه مردی دیگر، غیرت مُرده به حرکت در می‌آید و ناراحت و غمگین می شود؟

اینجا چرا می‌گویید: نه آگاه نیست؟ یا چرا می‌گویید: آگاه است؛ ولی عروسی مجدد همسرش، اهمیتی برایش ندارد؟

ای مردم عاقل! وقتی مُرده اعتنایی به این مهم ندارد که زنش برود در آغوش مرد دیگری! پس چرا فکر می‌کنید در مقابل عجز و ناله شما، رگ احساساتش و رگ غیرتش به جوش می‌آید و به شما مدد می‌رساند؟

جواب حقیر: در اینجا اصل این استدلال – (مُرده می‌شنود و چون می‌شنود پس آگاه به دنیا است) - کاملا غلط است، زیرا اطلاع یک شخص مُرده به دعا و سلام ما، دلیل برا اطلاع وی به همه امور دنیایی نیست! و معلوم نیست که پاسخ دهنده از کجا چنین استدلال کرده است؟!

بله؛ بنابر نظر شیعه از آنجایی که همه امور هستی در دست قدرت خدای متعال است، خدای متعال می‌تواند به هر مقدار که صلاح بداند، به هر شخصی که حتی مُرده است، علم و آگاهی بدهد و دایره و محدوده آن هم به دست خدای متعال است. آیا شما منکر این قدرت الهی هستید؟!

اما مثال بیان شده – (پس نباید زنش عروسی کند؟ زیرا با رفتن زن به خانه مردی دیگر، غیرت مُرده به حرکت در می‌آید و ناراحت و غمگین می‌شود؟) –  نیز کاملا بی ربط به بحث است، که بعد بخواهیم از آن نتیجه دلخواه خود را بگیریم!

زیرا اولا صِرف آگاهی نسبت به (سلام) دلیل بر آگاهی بر این امور مورد اشاره نیست. دوما اگر حتی شخص بر ازدواج همسرش آگاهی داشته باشد نیز، دلیلی بر ناراحتی وی نیست: زیارا با تغییر نشئه دنیایی به آخرتی، ملاک‌ها و ارزش‌گذاری‌ها هم تغییر پیدا می‌کند و شخص در آن دنیا کاملا متوجه این مطلب هست که وی دیگر به امورات دنیایی همچون رابطه زوجیت و... ارتباطی ندارد و محدوده رابطه زوجیت فقط در دنیاست و با فوت زوج، رابطه زوجیت که امریست دنیایی، منقطع می‌شود.

سوما بر فرض شخص ناراحت هم بشود! این ناراحت شدن دلیلی بر مطلب مورد ادعا نخواهد بود. و حتی در همین دنیا اگر کسی همسرش را طلاق بدهد و بعد همسرش با شخص دیگری ازدواج کند و هم آغوش بشود، آیا ناراحتی همسر سابق اصلا مورد توجه است؟! و بر فرض ناراحتی آیا هیچ عاقلی او را بر این ناراحتی تایید می‌کند؟! یا همه عقلاء او را ملامت می‌کنند؟!

ادامه پاسخ اهل سنت: حالا جواب: بله سلام کردن بر پیامبر در نماز و مخاطب کردن مُرده و سلام کردن به مُرده‌های مسلمان در هنگام زیارت قبور سنت هست. التحیات که معروف و مشهور است و در مورد سلام به مردگان مسلمان پیامبر (صلى الله علیه و سلم) فرمودند: "قولوا السلام علیکم دار قوم مؤمنین، و إنا إن شاء الله بکم لاحقون" (متفق علیه). یعنى: "سلام بر شما اى سرزمین مؤمنان، و ما ان شاء الله به شما ملحق خواهیم شد".

اما ای دوستان منظور از سلام همانا دعا است و معنی آن طلب رحمت از الله برای سلام شونده است و اصلا مقصود اصلی در التحیات (سلام الله علیک یا ایها النبی) است، یا مقصود از دعای قبور (سلام الله علیکم دارقوم مؤمنین) است.

و شیعه حق سوء ستفاده را ندارد. ولکن ای دوستان ما حق نداریم از این حدیث نتیجه بگیریم که مُرده می‌شنود! چرا حق نداریم؟ دلیل را این آیه برای ما توضیح داده است: {مَا لَکُمْ لَا تَنطِقُونَ} سورة الصافات آیة 92

همانطور که می‌بیند ابراهیم (علیه السلام) خطاب به بت‌ها می‌گوید: که ای بت ها شما را چه شده چرا سخن نمی‌گویید؟

اما آیا ما حق داریم از این خطاب ابراهیم به بت‌ها نتیجه بگیریم که بت‌ها می‌شنیدند و زمانی قادر به حرف زدن نیز بودند!

پس بر همین ترتیب، صرف مخاطب قرار دادن مردگان نیز برای آن‌ها شنیدن را ثابت نمی‌کند و این می‌تواند نوعی سخن‌گویی بدون توجه به معنی دقیق باشد و می‌تواند این نوع سخن گفتن عاطفی باشد.

مثل دیگر در این شعر:      زیبایی ای درخت           فریبایی ای درخت

درخت پرست نباید این را تاییدی بر مذهب خود بداند. او باید برای درخت پرستی باید دلیلی آشکار و واضح بیاورد.

حاجت خواهی از مردگان از ارکان دین شیعه و از مهم ترین عبادات آن‌هاست برای اثبات این عبادت مهم شیعه دلیل آشکاری ندارد و فقط به قیاس‌های بند تنبانی و استدلال‌های آب دوغ خیاری دل خوش کرده.

در حالیکه این روش استدلال خود بهترین دلیل برای اثبات، بطلان مذهب شیعه است!

جواب حقیر: اینکه این دوست عزیز اهل سنت چنین برداشت کرده‌اند که ملاک استدلال شیعه فقط بر همین مطلب مطرح شده برمی‌گردد، ناصواب و غیر صحیح است.

اما استدلال شیعه: درباره اثبات هر موضوعی، باید آن موضوع را از دو جنبه مورد بررسی قرار داد: از حیث ثبوتی و از حیث اثباتی، یا به عبارتی از حیث (امکان و وقوع).

اما از حیث (امکانی): که آیا اصلا شنیدن اموات امری ممکن است؟ در بالا اشاره شد که این مطلب در دایره قدرت خدای متعال است و هیچ امری در دایره‌ی قدرت خدای متعال ناممکن نیست و خدای متعال بر این مطلب نیز همانند دیگر امور قدرت دارد.

اما از حیث (وقوعی): قبل از ورود به این بحث چند نکته بیان می‌گردد:

الف: محدوده دایره علم اموات درباره امور دنیایی، در ید قدرت خدای متعال است و طبیعتا محدوده آن برای هر شخصی متفاوت است.

ب: مراد از شنیدن ادعیه و توسلات، علم به آن می‌باشد و این آگاهی از علم و قدرت و اراده خدای متعال نشات می‌گیرد، که به یک بنده عطا می‌شود؛ و لذا این شنیدن منحصر به زبان خاصی نیست و همه زبان‌ها را در بر می‌گیرد. و حتی اگه فردی حاجت خود را بر زبان جاری نسازد، خدای متعال که به سرّ دورن وی مطلع هست و به هر که بخواهد نیز این علم به سرّ درون افراد را عطا می‌کند.

ج: تمام بحث شیعه درباره علم ائمه (علیهم السلام) به امورات دنیایی ماست؛ که بخشی از آن همان ادعیه و توسلات و عرض حاجات است، و در واقع شیعه به این امر معتقد است که ایشان به همه امور ما آگاه هستند و  از همه کارها و اعمال و نیّات ما با خبر هستند؛ و در این امر فرقی بین حیات و فوت ظاهری ایشان وجود ندارد.

برای اثبات وقوع این مطلب هم صرفا به دو آیه شریفه از قرآن استناد می‌شود و از بیان روایات بدلیل مورد اقبال نبودن در نزد عزیزان اهل سنت، اجتناب می‌گردد.

1. آیه 105 سوره مبارکه توبه: ﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾.

ترجمه: بگو: «عمل کنید! قطعا خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى‏شوید و شما را به آنچه عمل مى‏کردید، خبر مى‏دهد!».

اما استدلال به این آیه شریفه: در این آیه شریفه ﴿فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ﴾، دیدن رسول و مومنون (علیهم السلام) به دیدن خدای متعال عطف شده است و همانطور که خدای متعال از اعمال ما آگاه هست، رسول و مومنون (علیهم السلام) نیز اعمال ما را می‌بینند و به اعمال ما آگاه هستند.

البته آنچه که مشخص است مراد از مومنون، افراد عادی نیستند، زیرا که هیچ مومنی چنین ادعایی ندارد که: من از اعمال بقیه آگاهم! و این آیه شریفه ناظر به مقام ائمه (علیهم السلام) می‌باشد.

آنچه که مشخص است اینست که در این عطف، عنوان کلی دیدن هم برای خدای متعال و هم برای رسول و ائمه (علیهم السلام) ثابت شده‌است و این عنوان کلی، محدود به حضور فیزیکی در این دنیا نمی‌باشد.

2. آیه 94 سوره مبارکه توبه: ﴿یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِکُمْ وَ سَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾.

ترجمه: هنگامى که بسوى آن‌ها (که از جهاد تخلّف کردند) باز گردید، از شما عذرخواهى مى‏کنند. بگو: «عذرخواهى نکنید، ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد! چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته و قطعا خدا و رسولش، اعمال شما را مى‏بینند سپس به سوى کسى که داناى پنهان و آشکار است بازگشت داده مى‏شوید و او شما را به آنچه انجام مى‏دادید، آگاه مى‏کند (و جزا مى‏دهد!)».

استدلال به این آیه شریفه ﴿وَ سَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ﴾، نیز همانند آیه گذشته است.

جالب است بدانید که "محمد بن صالح عثیمین" یکی از شیوخ معاصر وهابیت در صفحه‌ای از کتابش " القول المفید علی کتاب التوحید"  پس از مقدمه‌ای می گوید: نوشتن این آیه " وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَیَرَى الله عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ " (و بگو: هر چه می خواهید عمل کنید که قطعا خدا و رسول او و... عمل شما را خواهند دید" خطاست. رسول (صلی الله علیه و آله) پس از رحلتش نمی‌تواند ببیند، فقط خداوند می‌بیند، پس کتابت این آیه اشتباه است: زیرا دروغ بستن بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شمار می رود!

سوالی که در اینجا باید از این عالم وهابی پرسید این است که چگونه نوشتن یک آیه ممنوع می‌شود در حالی که در متن قرآن موجود است؟ آیا این شخص می‌خواهد این آیه را از قرآن بردارد؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) چگونه نمی‌بیند در حالی‌که در روز قیامت آگاه و شاهد بر تمام اعمال امتش است؟ آیا این به جز گمراهی است؟!1

اما اینکه فرمودین: (درخت پرست نباید این را تاییدی بر مذهب خود بداند. حاجت خواهی از مردگان از ارکان دین شیعه و از مهم ترین عبادات آن‌هاست برای اثبات این عبادت مهم شیعه دلیل آشکاری ندارد و فقط به قیاس‌های بند تنبانی و استدلال‌های آب دوغ خیاری دل خوش کرده. در حالی‌که این روش استدلال خود بهترین دلیل برای اثبات، بطلان مذهب شیعه است!)؛ مطلبی است که بیشتر از احساسات و تعصب خاص نشات می‌گیرد؛ و خبط آن از گفتار بالا مشخص است. و شیعه هیچ‌گاه ائمه (علیهم السلام) را مورد پرستش و یا شریک خدای متعال قرار نداده‌است؛ و این خود اشتباه در برداشت شما و به نوعی بهتان محسوب می‌گردد.

اما سخنی با شیعیان عزیز: همانطور که گذشت حضرات ائمه معصومین (علیهم السلام) شاهد و ناظر بر اعمال ما هستند و در میان پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) با توجه به اخبار فراوانى که از امامان (علیهم السلام) رسیده عقیده معروف و مشهور بر این است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) از اعمال همه امت آگاه مى‏شوند، یعنى خداوند از طرق خاصى اعمال امت را بر آن‌ها عرضه مى‏دارد.2

روایاتى که در این زمینه نقل شده بسیار زیاد است و شاید در سر حد تواتر باشد که بعنوان نمونه چند قسمت را نقل مى‏کنیم: اعمالمان هر روز به پیامبر عرضه می‎شود3: ابوبصیر از امام صادق (علیه‎السلام) نقل می‎کند که حضرت فرمودند: «تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ» .یعنی اعمال به پیغمبر عرضه می‎شود. «أَعْمَالُ الْعِبَادِ کُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا» هر روز صبح، ابرارش و فجّارش، ابرار یعنی کار خوب و فجّار یعنی کار زشت. «فَاحْذَرُوهَا» بپرهیزید. بعد حضرت فرمودند: «وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ» بعد دارد «و سَکَتَ». حالا در این نکته است که حضرت در اینجا «المؤمنون» را نفرمودند.4

ائمه هم اعمالمان را می بینند: ابوبصیر نقل می‎کند: «قال: قلتُ لأبی عبدالله(علیه‎السلام) إنَّ أَبَا الْخَطَّابِ کَانَ یَقُولُ» می‎گوید من به حضرت گفتم که عمر خطاب این‎جور می‎گوید: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ تُعْرَضُ عَلَیْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ کُلَّ خَمِیسٍ». اعمال بندگان خدا را پنج‎شنبه‎ها به پیغمبر عرضه می‎کنند. «فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ هَکَذَا» حضرت فرمودند: این‎طوری نیست. «وَ لَکِنَّ رَسُولَ اللَّهِ تُعْرَضُ عَلَیْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ کُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ». بعد اینجا ابوبصیر می‎گوید: «إِنَّمَا عَنَى الْأَئِمَّة».5 در تفسیر صافی است که از علی‏بن‏ابراهیم نقل می‌کند که مراد از مومنون، ائمه (علیهم السلام) هستند.

چرا با گناهت پیامبر را ناراحت می‎کنی؟! روایتی از سُماعه است که نقل می‎کند: «عن ابی عبدالله(علیه‎السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: مَا لَکُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ؟!» حضرت فرمودند: چرا شماها پیغمبر را ناراحت می‎کنید؟ از این کلام معلوم می‌شود که جمعیّتی نشسته بودند، چون خطابی که حضرت می‎کند به جمع است. «ما لکم»؟ برای چه شماها این‎قدر پیغمبر را اذیت می‎کنید؟ «فَقَالَ رَجُلٌ» یک نفر بلند شد و گفت :«کَیْفَ نَسُوؤُهُ؟» چگونه ما حضرت را اذیت می‎کنیم؟ «فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ» شما نمی‎دانید؟ «أَنَّ أَعْمَالَکُمْ تُعْرَضُ عَلَیْهِ» شما نمی‎دانید که اعمال شما به پیغمبر عرضه می‌شود؟ «فَإِذَا رَأَى فِیهَا مَعْصِیَةً» وقتی می‎بینند که شما معصیت کرده‏اید «سَاءَهُ ذَلِکَ» ناراحت می شود. «فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ» پیغمبر را اذیت نکنید. «وَ سُرُّوهُ»6، خوشحالش کنید. یعنی از او اطاعت کنید، معصیت نکیند، و پیغمبر را اذیت نکنید.


تهیه :مرتضی پرواز زاده


پی نوشت ها :
1. پایگاه خبری شیعه
2.تفسیر نمونه، جلد8 ، صفحه 124
3. پایگاه اطلاع رسانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
4. الکافی، جلد1، صفحه 219
5. وسائل‏ الشیعة، جلد16، صفحه 109
6. الکافی، جلد1، صفحه 219

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد