یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

یک پرسش

در راستای پاسخ گویی به سولات تربیتی و شبهات دینی فعالیت میکند

شیوه ها و ابزار های تهاجم فرهنگى دشمن

شیوه ها و ابزاراهای تهاجم فرهنگى دشمن 

امروزه سلطه گران جهانى پس از سالها تجربه در چپاول و غارت ، بخوبى پى برده اند که براى تداوم سلطه ، ناچارند از روشهاى مختلف و جدید استفاده کنند؛ از این رو به شیوه هاى مختلف فرهنگى و اجتماعى روى آورده اند و از این راه با نفوذ در فرهنگ جوامع مختلف ، بویژه کشورهاى اسلامى مى کوشند تا مردم را متقاعد سازند که معیارها و ارزشهاى ارائه نشده از سوى آنان ، همان هدف مطلوب ملتها و متناسب با شاءن و مقام والاى انسان متمدن و مترقى است . میهن اسلامى ، نیز از جمله کشورهایى است که آماج این یورش فرهنگى بوده و هست . گر چه تهاجم فرهنگى استکبار جهانى در ایران ، از زمان رضا خان شروع شد، این حرکت شوم که جهت اجراى اصول دیکته شده استعمارگران با خشونت وحشیانه اى همراه بود نقطه عطفى در مبارزه با فرهنگ غنى اسلام محسوب مى شود. مبارزه با حجاب و ترویج بى حجابى ، ممانعت از برگزارى مجالس مذهبى و سوگوارى اهل بیت ، در انزوا قرار دادن روحانیت و خلع لباس از ایشان ، برگزارى میتینگ سیاسى به سبک غربیان ، بستن مدارس علوم دینى و... از جمله امورى بودند که استبداد رضا خانى براى استحاله فرهنگى از آنها بهره جست

 

 .

با سقوط رضا خان و روى کار آمدن فرزند فاسد او همان دستور العمل هاى دیکته شده قبلى ، با شیوه هاى پیچیده و متفاوت تر از قبل به مورد اجرا در آمد. عوامل استکبار این بار سیاست نرمش با مخالفان همراه با غیر عقلائى جلوه دادن ارزشهاى ملى و اسلامى بهره جسته و بر طبق فرهنگ تحمیلى و وارداتى به گشایش و گسترش تفریحگاهها، روزنامه ها، مجله ها، رادیو و تلویزیون ، مدارس ، دانشگاهها، کاباره ها، دانسینگ ها و سایر مراکز تاءثیر گذارى سوء پرداختند. این بار احساس خطر به حدى بود که مقاومت ، بیدارى و خیزش مردم مسلمان ایران را موجب گشت و نهایت منجر به سرنگونى و فرو پاشى حکومت پهلوى شد.
استکبار جهانى پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران نیز به علت از دست دادن منافع خود و به هدف از بین بردن آرمانهاى اسلامى و نیروهاى انقلابى ، از شیوه هاى مختلفى چون : محاصره اقتصادى ، سیاسى ، نظامى و انواع شیوه هاى فشار و ارعاب دیگر... استفاده کرد و چون هیچ یک از این راهها نتوانست او را در رسیدن به اهداف پلیدش یارى کند، تهاجم فرهنگى را به عنوان تنها راه باقى مانده و کار ساز در دستور کار خود قرار داد.
دشمن در طول سالهاى پر التهاب جنگ تحمیلى ، به علت شور و هیجان موجود جو معنوى حاکم بر جامعه که در پرتو فداکاریها و حماسه آفرینى هاى رزمندگان جان بر کف اسلام به وجود آمده بود، در این زمینه نیز همانند جبهه نظامى توفیقى نداشت . پس از گذشت چند سال از پیروزى انقلاب - به ویژه پس از فرو کش کردن بحران جنگ - بار دیگر به درون مرزها راه یافت و در خیابانها، ادارات ، مطبوعات و مجلات ، بوتیکها و... در شکل کالاى لوکس مصرفى محموله هاى مواد مخدر و مدلهاى مبتذل لباس ، الگوهاى غربى و اشرافى مصرف ، تحلیلهاى آنچنانى سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى ، طرحهاى هنرى ، فیلمها و نمایشنامه ها، کلوپهاى فساد و بى بند و بارى و دهها برنامه فساد انگیز دیگر ظاهر شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیة الله خامنه اى در این باره مى فرماید:
دشمن با یک محاسبه فهمید که جمهورى اسلامى را با تهاجم نظامى نمى شود از بین برد. محاسبه قبلى آنان غلط از آب در آمده بود. همین طور دیدند با محاصره اقتصادى هم نمى شود کارى کرد... لذا فهمیدند که باید عقبه ما را بمباران کنند... عقبه ما در مبارزه ملت ایران با قلدرى استکبار جهانى ، عبارت از فرهنگ ما بود. منطقه عقبه ما عبارت از اخلاق اسلامى ، توکل به خدا، ایمان و علاقه به اسلام بود. (1)
شیوه هایى که فرهنگ سلطه گر جهانى ، براى اسارت ملتهاى مستضعف جهان به کار گرفته ، بسیار متنوع و گوناگون است .

در اینجا به عنوان نمونه به برخى از مهمترین این شیوه ها اشاره مى کنیم :


1- تربیت دست آموزها  
سیاستمداران ، اساتید دانشگاهها، دانشجویان فارغ التحصیل غرب ، تاجران ، صاحبان قلم ، هنرمندان و شاعران مى توانند بهترین عوامل براى نفوذ و نشر فرهنگ بیگانه باشند.
اینان در صورتى که از هویت فرهنگى و ملى خود بیگانه شده و تبدیل به مهره هاى ساخته و پرداخته استعمار گردند، با زبان و قلم خویش ، و با بهترین شیوه ، تلاش مى کنند تا فرهنگ مبتذل غرب را جایگزین فرهنگ ملى و بومى خود نمایند. همچنان که خود مجذوب بى بند و باریهاى فرهنگ بیگانه مى شوند، مى کوشند تا ملت خود را از ارزشهاى فرهنگ خودى تهى کرده ، مجذوب جلوه هاى فرهنگ و تمدن نمایند. در این میان ، آنان که دوره هاى تحصیلى و تخصصى خود را در دنیاى غرب گذرانده و اینک به عنوان استاد دانشگاه و متخصص رشته هاى گوناگون علمى و صنعتى به کشور خود باز مى گردند. مى توانند این نقش مخرب فرهنگى را به بهترین وجه ایفا نمایند. (2) مگر آنکه پیش از آن در فرهنگ دینى و ملى خود پخته و وارسته شده باشند.
ژان پل - سارتر فیلسوف و سیاستمدار فرانسوى در مقدمه کتاب دوزخیان روى زمین نوشته فرانس قانون ، در این باره مى نویسد:
نخبگان اروپا به ساختن و پرداختن بومیان نخبه دست یازیدند، جوانهایى را برگزیدند و داغ اصول فرهنگ و تمدن غربى را بر پیشانى آنان زدند، و دهانشان را از حرفهاى گنده خمیر مانند و دندان چسب ، پر کردند. و بیش از یک اقامت کوتاه در متروپل قلب شده روانه وطنشان نمودند. (3)
با تاءسف کشور ما نیز خالى از افراد وابسته و دلبسته به غرب نبوده و نیست ؛ زیرا قبل از انقلاب اسلامى افراد تحصیل کرده در داخل و خارج از کشور - که داعیه روشنفکرى داشتند - به گونه اى تربیت مى شدند که فرهنگ غربى در نزد اغلب آنان بهترین و کاملترین فرهنگها تلقى مى شد. در نگاه این قلم به دستان بى اصالت و مارهاى خوش خط و خال دست پرورده استعمار، براى پیشرفت و رسیدن به تمدن ، از فرق سر تا ناخن پا فرنگى شده تمامى آداب ، رسوم و الگوهاى رفتارى آنان را مورد تقلید بى چون و چرا قرار دهند. تقى زاده یکى از خائنان وطن فروش و دست آموز بیگانه پرست عصر مشروطیت ، در مجله کاوه مى نویسد:
به عقیده نویسنده سطور، امروز چیزى که به حد اعلا برا ایران لازم است ، و همه این وطن دوستان ایران با تمام قوا باید در آن راه بکوشند، و آن را بر همه چیز مقدم دارند، سه چیز است که هر چه درباره شدت لزوم آن مبالغه شود کمتر از حقیقت گفته شده : نخست قبول و ترویج تمدن اروپا بلا شروط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و تربیت و علوم و صنایع و زندگانى و کل اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا... و خلاصه اینکه ایران باید ظاهرا، باطنا، جسما، و روحا فرنگى مآب شود و بس . (4)
بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى (ره ) این احساس ‍ حقارت در مقابل غرب را از بدبختى ملتها مى داند و مى فرماید:
غرب در نظر یک قشرى از این ملت جلوه کرده که گمان مى کنند غیر از غرب هیچ خبرى در هیچ جا نیست . و این وابستگى عقلى ، وابستگى مغزى به خارج ، منشاء اکثر بدبختیهاى ملتهاست ... یکى از روشنفکرهاشان باصطلاح گفته بود که ما تا همه چیزمان را انگلیسى نکنیم نمى توانیم یک رشدى بکنیم . (5)
2 - ارائه الگوها و نمونه ها  
اصولا کارکرد اساسى تحمیل فرهنگ و وظیفه اصلى استعمار فکرى این است که افراد و ملتهاى زیر سلطه ، شخصیت اصلى خویش را از دست داده و به صورت زائده و فرعى از کشور استعمارگر در آیند؛ آن هم زائده و فرعى که اصول تفکر و فرهنگ اصل (استعمارگر) را به صورت بهترین ارمغان و یا حتى به شکل وحى منزل آسمانى پذیرا شده و آن را معلم مطلق فرهنگ ، دانش ، آداب و... آن اعتراف نماید. (6)
بر همین اساس است که استعمار با ارائه الگوهایى براى افراد جوامع مختلف ، در جهت وابستگى فرهنگى آنان مى کوشد و فرهنگ خود را بگونه اى القا مى کند که ملل استعمار شده فرهنگ اصیل خویش را رها کرده و مجذوب فرهنگ او شوند. از این جهت ، کشور ما نیز مد نظر و مورد توجه اسعمارگران کهنه کار و هزار چهره بوده و هست . حضرت امام خمینى (ره ) در این باره مى فرماید:
از جمله نقشه ها، که مع الاءسف تاءثیر بزرگى در کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادى به جا مانده ، بیگانه نمودن کشورهاى استعمار زده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است ؛ به طورى که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق - دو قطب قدرتمند را - نژاد برتر و فرهنگ آنان را والا تر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگى به یکى از دو قطب را از فرایض غیر قابل اجتناب معرفى کردند. (7)
آرى اینکه مدهاى فصل به فصل لباس و کفش و کلاه و آرایش ، شکلهاى مختلف دکوراسیون و تزئین منازل ، ویلاها و باغها و گلخانه ها و مدلهاى پیشرفته لوکس و گران قیمت اتومبیلهاى غربى براى کشورهاى زیر سلطه ، این گونه جذاب و فریبنده است به این علت است که فرهنگ غرب راه ورود این نوع اجناس لوکس و تجملى را به وسیله کتاب ، مجله ، روزنامه ، رادیو و تلویزیون ، کلاسهاى درس و خلاصه تمام رسانه هاى گروهى آنچنان باز کرده که توانستند آمال و آرزوهاى هزاران پیر و جوان و زن و مرد از خود بیگانه و غربزده به دلخواه خود تنظیم نماید؛ بر اساس این تفکر و فرهنگ تحمیلى ، یک زن هر چند از نیکویى صورت و سیرت برخوردار باشد، فقط آنگاه زیبا محسوب مى شود که سر تا پا غرق در آرایش به شیوه غربى باشد. و یا ساختمانى آنگاه کامل به حساب مى آید که به طور دقیق بر اساس ‍ متدهاى مهندسى غرب ساخته شده باشد؛ - هر چند منطبق بر نیازهاى واقعى صاحبان آن نباشد. فرد متشخص متمدن آن کسى است که بخوبى بتواند راه و رسم معاشرت و غذا خوردن و صحبت کردن اروپایى را تقلید کند. یا یک فرد درس خوانده و صاحب فکر و نظر، آنگاه روشنفکر محسوب مى شود که یک دو زبان اروپایى را بداند و با ادبیات و فلسفه غرب آشنا باشد، هر چند زبان مردم خویش را نفهمد، و دردهاى آنان را لمس نکند. (8)
اما با تاءسف کشور ما نیز یکى از بهترین هدفهاى این القائات فرهنگى بوده و هست .
بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران در این باره مى فرماید:
ما را جور بار آورده بودند که باید فرنگى مآب باشیم یا هیچى . یک نفر جوان ، یک نفر خانم اگر سر تا پایش فرنگى مآب است ، این معلوم مى شود خیلى عالى مقام است و اگر چنانچه مثل سایر مسلمانهاست ، این خیلى عقب افتاده است ... آدم بودن را به کلاه و کفش و لباس و بزک و امثال ذلک مى دانستند. (9)
مصرف گرایى : یکى از الگوهاى ارائه شده از سوى استکبار در کشور ما، الگوى مصرف گرایى است . چرا که براى تسلط بر کشور، چاره اى جز وابستگى اقتصادى جامعه به خارج نیست . و چون حیات جامعه به کالاهاى خارجى وابسته گردید، با ورود کالا از خارج ، فرهنگ غرب نیز همراه آن وارد خواهد شد. و در نتیجه منابع کشور هم به غارت خواهد رفت . از این رو شاهد بودیم که در رژیم پهلوى ، تبلیغات وسیعى جهت تغییر الگوى مصرف و رواج فرهنگ مصرفى صورت مى گرفت و با ایجاد نیازهاى کاذب در مردم ، آنان را به استفاده از کالاها و اجناسى که چندان ضرورتى نداشتند عادت داده و در ایشان نیازهاى کاذب به وجود مى آورند. به عنوان مثال ناگهان شایع شد که فلان نوشابه چنین و چنان است و لذا ملت مظلوم باید نفت - این سرمایه با ارزش - را در اختیار سلطه گران قرار دهد، تا آدامس بادکنکى ، پپسى و سیگار خریدارى کند. (10)
3 - جدایى جوانان از اعتقادات دینى  
جوانان سازندگان کشورند و اگر خوب تربیت شوند و باورهاى دینى را در قلب پاک خویش بپرورانند، هادیان جامعه اند. شور و نشاط جوانان وقتى با فرهنگ پاک و پویاى اسلام عجین شد، آنگاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات آن بهره مند خواهند گردید. دشمنان اسلام این نکته را خوب مى دانند؛ از این رو، باورهاى اسلامى در نوک پیکان یورش آنان است و مى کوشند از هر طریق اعتقادات مذهبى را در وجود جوانان سست و کم رنگ کنند تا به خود برسند؛ زیرا با وجود فرهنگ اسلامى - که با فطرت (بخصوص فطرت و بى آلایشى جوانان ) سازگار است - جاى هیچ نفوذى براى فرهنگ بیگانه نیست .
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیة الله خامنه اى از این توطئه شوم اینچنین نقاب بر مى گیرند:
یکى از راههاى تهاجم فرهنگى این بود که سعى کنند جوانهاى مؤ من را از پایبندیهاى متعصبانه به ایمان - که همان چیزى است که یک تمدن را نگه مى دارد - منصرف کنند؛ مانند همان کارى که در قرنهاى گذشته در اندلس کردند. جوانها ریختند در عالم فساد، شهوترانى و میگسارى ، این کارها در حال حاضر دارد انجام مى گیرد. (11)
این ایمان و اعتقاد جوانان حزب اللهى و بسیجى است که بر سر راه استکبار جهانى قرار گرفته است و از انقلاب اسلامى و اسلام ناب ، پاسدارى و حراست مى کند. جوان با ایمان از امام راحل خویش آموخته است که تا ایمان به خداى قادر دارد، راهى براى نفوذ بیگانگان و رخنه در انقلاب اسلامى نیست ، با این وفا دارى به انقلاب اسلامى تسلیم ناپذیرى غیور مردان با ایمان ، جایى براى غارتگرى جهانخوران نخواهد ماند. و این را استکبار جهانى خوب دریافته است . از این رو مى کوشد با فاسد کردن جوانان ، قدرت را از آنان بگیرند و آنها را به سوى تباهى و پوکى سوق دهند.
همچنین رهبر گرانقدر انقلاب اسلامى ایران حضرت آیة الله خامنه اى فرمودند:
جوانان ما در کوره انقلاب ، پارسا و مبرا از آلودگیهاى مختلف شده اند، لذا دشمن که این امر را مخالف اهداف خود مى داند، از طریق باندهاى فساد در تلاش است تا جوانان ما را به سوى تباهى سوق دهد؛ ولى ما با این مفسدان در هر کجا که باشند با شدت برخورد مى کنیم ؛ زیرا آنها را تباه کننده نسل جوان کشور مى دانیم . (12)
لجام گسیختگى و اشاعه شهوترانى در بین جوانان از رایجترین و شاید آسانترین روشهاى به تباهى کشیدن این قشر مهم از جامعه است . استکبار جهانى براى این منظور، سعى کرده است از راههاى گوناگون از قبیل استفاده از ماهواره ها، ارسال نوارهاى صوتى و تصویرى ، عکسهاى مبتذل ، کتاب و مجله و... بهره جوید.
رهبر مسلمانان جهان در این باره مى فرمایند:
استعمارگران براى جدا کردن نسلهاى رو به رشد کشورها از دین ، عنان گسیختگى شهوات انسانى را ترویج کردند و به گسترش آن پرداختند. آنها به این واقعیت دست یافته بودند که با عنان گسیختگى شهوات ، رشد و پرورش روح انسان امکان پذیر نخواهد بود؛ لذا با مبارزه با اسلام و دیگر ادیان در هر جامعه اى تلاش خود را در جهت باز کردن راه شهوات به کار گرفتند که مهمترین اقدام آنها در این راه ، کشف حجاب بود و در پى آن میخوارگى و شکستن رابطه محدود بین زن و مرد... را ترویج کردند. (13)
4 - ارائه معیارهاى فرهنگ غرب  
از دیگر شیوه هاى عملى دشمن در جهت نابودى فرهنگ ملى و اسلامى کشور ما، ارائه معیارهاى ارزشى فرهنگ غرب و القاى آن به افراد جامعه است .
معیارهاى ارزشى در فرهنگ غرب : معیارها در زندگى غرب و آنچه استکبار در پى القاى آن به جامعه بشرى است عبارت است از، رفاه مادى ، بهره جویى و لذت بردن بى حد و لجام گسیختگى در زندگى و بالاخره زندگى در چارچوب حیات مادى و حیوانى به دور از معنویات و اخلاق و انسانیت - کلیه تلاشهاى آنان پیرامون محور مادى بودن انسان که همه امکانات باید در مسیر لذت بیشتر بسیج شود - سیر مى کند. از این رو، انسان با معنویت و با تقوا در صورتى که از سرمایه هاى بیشتر بى بهره باشد، انسانى مرتجع و غیره متمدن مى دانند، ولى بى بند و بار، رفاه طلب ، سود جو، ثروت اندوز، چپاولگر، بى دین و لامذهب را، انسانى متمدن ، متشخص و هماهنگ با زندگى مدرن امروز معرفى مى کنند.
بى توجهى به آینده و فقط حال را نگریستن - و به تعبیر فرهنگ قرآنى تنها به فکر دنیا بودن - از جمله معیارهایى است که نظامهاى استکبار براى انسان ترسیم مى کنند. و اعتقادات و اخلاق فردى و اجتماعى را از انسانها مى زداید. در این صورت هیچ اعتقادى به سراى دیگر و معاد و آخرت وجود ندارد. در نتیجه ارزشهاى اخلاقى - انسانى فداى مادیات و زندگى مادى مى شود.
معیارهاى ارزشى که در آیین الهى اسلام مطرح است ، بکلى با معیارهاى فرهنگ غرب مغایر است . به عنوان مثال قرآن کریم مى فرماید:
هر کسى به اندازه مثقالى کار خیر انجام دهد، پاداش آن را مى بیند و هر کس ‍ به اندازه ذره اى کار شر انجام دهد به سزاى آن خواهد رسید. (14)
بر اساس معیارهاى فرهنگ غربى ، دروغ ، خیانت ، کلاهبردارى و دست زدن به انواع نیرنگها، براى رسیدن به سود مادى جایز است . و خود فروشى به عنوان نوعى بهره جویى از مواهب آزادى ، نه تنها مجاز است بلکه مورد حمایت قانون و افکار عمومى قرار مى گیرد و گاهى فخر و مباهات هم به دنبال دارد! داشتن اعتیادهاى خطرناک به دلیل آنکه لحظات و یا ساعاتى انسان را از خود بى خود مى کند و به عالم مخمورى و بى خبرى مى کشاند، قابل توجیه است . (15)
بنابراین در قاموس استکبار، دفاع از ستمگران و سوداگران مرگ ، دفاع از حقوق بشر محسوب مى شود؛ اما دفاع از انسانیت و مظلومان و محرومان تا جایى شایسته است که منافعى را در پى داشته باشد. اشغال کشورى ضعیف و محروم و غارت منابع آن ، نام دفاع از دموکراسى به خود مى گیرد. اما در مقابل ، دفاع ملتى از مرزهاى اعتقادى و فرهنگى خود، تجاوز و تعدى و دخالت در امور دیگران قلمداد مى شود.
5 - تبلیغ فراماسونرى (16)  
فراماسونرى ، که انگلیس از 350 سال قبل آن را با کلمات دلپذیر آزادى ، برادرى ، برابرى و نوعدوستى رواج داد، از قرن هیجدهم به بعد، به بزرگترین حربه استعمار تبدیل شد و مى رفت تا دین و اعتقادات مذهبى ملل مختلف را بکلى محو و نابود سازد. برخى از تحصیل کرده هاى کشورهاى آفریقایى و آسیایى خیلى زود فریب نیرنگهاى پیشگامان فراماسونرى را خوردند و در دام این حزب خطرناک افتادند.
کشور ایران نیز، از یورش این حزب استعمارى مصون نماند. فراماسیونها که در نقش عاملان استعمار ظاهر شدند و در رده هاى بالاى حکومتهاى فاسد و وابسته گذشته ، نفوذ داشتند، اساس ملیت و هویت ایرانى را بر هم زدند و افتخارات اسلامى و ملى ایرانیان را به تمسخر گرفته و به تبلیغ فرهنگ مبتذل غرب و بیگانه پرستى پرداختند.
روباه پیر استعمار که این مار خوش خط و خال را در آستین پرورده بود، براى ترویج فساد و محو آثار اسلام و مذهب در ایران ، به اقدامات زیادى دست زد؛ از جمله بعد از قتل امیر کبیر تلاش کرد تا دست نشاندگان خود را بر مسند قدرت رسانده و براى آنکه هیچ گاه اینان به فکر استقلال فکرى و وطن پرستى نیفتند، همه را به سازمان جهان وطنى فراماسونرى وارد کرد. پس از خلع ید انگلیس از صحنه سیاست بین المللى نیز امریکاییهاى جهانخوار بهره بردارى و رهبرى این تشکیلات پیچیده و مخوف را در دست گرفتند.
امریکاییها اکثر وزیران و صاحب منصبان و متصدیان مشاغل حساس ‍ مملکتى را از فرماسونرها انتخاب کرده و از کسانى که در این شبکه وابسته به استکبار جهانى عضویت داشتند و به صورت فردى و یا جمعى در لژهاى فراماسونرى فعالیت داشتند، بهره برداریهاى سیاسى و جاسوسى زیادى نمودند. بعدها، اسامى افراد زیادى از باصطلاح رجال سیاسى و حکومتى ایران در خانه شریف امامى - که استاد اعظم فراماسیونهاى ایران بود - به دست آمد که گویاى این واقعیت تلخ و عبرت آمیز است .
6 - تشکیل مسابقات بین المللى ادبى ، هنرى ، علمى و ورزشى منطبق بر ارزشهاىغربى
از دیگر شیوه هاى تهاجم فرهنگى دشمن ، مسابقاتى است که در سطح بین المللى در رشته هاى گوناگون ادبى ، هنرى و علمى و ورزشى برگزار و به هنرمندان و دانشمندان کشورها جوایزى اعطا مى شود. در این تحلیل جایزه اى که داده مى شود مهم نیست ، بلکه مهم افرادى هستند که جایزه به آنان تعلق مى گیرد. و باصطلاح مورد توجه استکبار جهانى قرار مى گیرند، که بیشتر افراد بى اصالت و دور از فرهنگ ملى و اسلامى و مزدوران را شامل مى شوند. غالب این افراد که ترویج کنندگان فساد و ابتذال هستند و انسانیت را خدشه دار ساخته اند، به عنوان چهره هاى بر جسته ادبى ، هنرى (!) و دانشمند (!) معرفى مى شوند! در نتیجه ، هر علم و هنرى که بیانگر لجام گسیختگى آدمى و دور از معنویات بوده و در خدمت منافع غرب باشد، مورد تاءیید و تشویق قرار گرفته و مى گیرد و برنامه هاى مبتذلى مانند انتخاب ملکه زیبایى و غیره که نه تنها فاقد ارزشهاى انسانى است ، بلکه مایه لگدکوب کردن شرافت انسان و کرامت ذاتى اوست - در راءس ‍ برنامه هاى آنان قرار مى گیرد.
به این ترتیب هنرمندان وابسته اى که کشور به تقلید از ادبیات و هنر اروپا و آمریکا مى پردازد مقبول استکبار قرار مى گیرند و روشنفکرانى که فرهنگ اسلامى - ملى و سنتهاى بومى و دینى خویش را به صورتهاى مختلف مورد تحقیر و تمسخر قرار مى دهند و همچون سلمان رشدى مرتد خود را با لامذهبى و بى قیدى زده و به رنگ اروپا و آمریکا در مى آید - در مجامع علم و ادب غرب از مقام و موقعیت خوبى برخوردار مى شوند. (17)
فرهنگ و هنر انقلابى - که با بیان حقایق و شکوفا ساختن استعدادها و فطرت انسان ، افراد را براى پذیرش حق آماده مى سازد و روحیه ظلم ستیزى و استقلال طلبى را در آنان زنده مى کند - ریشه حقارت و از خود بیگانگى را در جامعه خشکانده و مانعى بزرگ براى سلطه گرى استعمارگران به شمار مى آید.
از این رو، تلاش استعمار این است که با منزوى ساختن ادب و هنر انقلابى ، هنر و بازدارنده غرب را مطرح سازد و بدین وسیله هنرمندان روشن بین و روشنگرا را با انواع برچسبهاى ناچسب از صحنه هنرى و فکرى جامعه حذف نماید. چرا که تنها با منزوى کردن نیروهاى مؤ من و جایگزین ساختن مزدوران وابسته و غیر متعهد است که مى تواند به اهداف پلید و شیطانى خود دست یابد. رهبر بیدار انقلاب حضرت آیة الله العظمى خامنه اى - دام ظله العالى - با افشاى این توطئه خطرناک ، مى فرمایند:
یکى از کارهاى آنها منزوى کردن جریان ادب و هنر و فرهنگ انقلابى در کشور بود... از جمله روشهایى که براى منزوى کردن نیروهاى مؤ من به کار مى رود - و من هم احساس مى کنم که این از آن دردهاى خاموش است و انسان دوست دارد که این چیزها را همه مردم بوضوح بفهمند - این است که وقتى فیلم یا آثار و فراورده هاى هنرى ایران در مجامع جهانى مطرح مى شود، آثارى که نشان از روحیات انقلاب داشته باشند، مورد بى اعتنایى قرار مى گیرند. این مجامع جهانى بظاهر غیر سیاسى هستند؛ اما باطن قضیه جور دیگرى است ... چرا در میان آثارى که اینها جایزه دادند یک اثر انقلابى وجود ندارد. آیا ما فیلم انقلابى نداریم ؟ شعر انقلابى نداریم ؟ آیا اینها ارزش ‍ هنرى ندارد؟ بنده احتمال مى دهم که این مجامع حتى جایزه نویل را هم بدهند به یکى از همین عناصر باصطلاح فرهنگى ضد اسلامى و ضد انقلابى ، براى اینکه آنها را در دنیا بزرگ و عناصر انقلابى را منزوى کنند. (18)
7 - اعزام مستشاران خارجى و شرکتهاى چند ملیتى  
مستشاران خارجى اعم از نظامى ، اقتصادى و با هدایت سیاستهاى داخلى و خارجى دولتهاى خود، از عوامل و مجارى گسترش غرب گرایى و ایجاد وابستگى به غرب بوده اند، مستشاران نظامى غرب در کشورهایى چون ایران قبل از انقلاب ، کنترل ارتش را در دست داشتند، مانع شکوفایى و نضج گرفتن جنبش اسلامى و عامل مهم سیاستهاى غرب گرایانه دولت بوده اند. بر طبق گزارش سناى امریکا در سال 1975 م . شانزده هزار امریکایى در نیروهاى مسلح شاه کار مى کردند که تا اواخر سقوط حکومت پهلوى این رقم به پنجاه هزار نفر رسیده بود.
مجلس شوراى ملى در سال 1329 دلیل مخالفت خود را با قرار داد شرکت نفت ایران و انگلیس در سال 1312 چنین بیان مى کند:
1 - مخالفت اجتماعى : در دنیا دو عامل قوى سرنوشت ممالک عقب افتاده را تعیین مى کند، یکى پول و یکى زور. شرکت نفت ایران و انگلیس که هر دو عامل را در اختیار دارد و در شؤ ون اجتماعى کشور رخنه کرده و مانع رشد ملت ایران شده است . در مظاهر مختلف زندگى اجتماعى ایران نفوذ مخرب شرکت ، مشهود است . مثلا در برنامه هاى دروس و تعلیم و تربیت ، در امور بهداشت ، در اخلاق عمومى ، در وضع مناطقى که شرکت در آن عمل مى کند و خلاصه در تضعیف روحیه عمال دولت . (19)
روحیه این شرکتها در مدت طولانى اقامت خویش در کشور، با شیوه هاى مختلف سعى در القاى فرهنگ خود داشتند. و آنچه که به مردم معرفى مى نمودند چیزى جز تباهى انسان و رو آوردن به مادیات و دور شدن معنویات و اخلاق نبود.
چه آنکه هدف آنان کشاندن جامعه به سوى بى بند و بارى جنسى و وابستگى فکرى بود.
رهبر بیدار و ارجمند انقلاب اسلامى ایران حضرت آیت الله خامنه اى در این باره مى فرمایند:
وقتى اروپاییها تهاجم فرهنگى را به کشور شروع کردند، روحیه وقت شناسى ، شجاعت ، خطر کردن در مسائل و تجسس و کنجکاوى علمى را براى ما نیاوردند و سعى نکردند تا با تعلیمات و تبلیغات پیگیر، ملت ایران یک ملت داراى وجدان کار و وجدان علمى بشود. آنها فقط بى بند و بارى جنسى را وارد کشور ما کردند. (20)
8 - طرح و تفسیر دمکراسى به شیوه غرب  
امروزه واژه دمکراسى بیش از هر زمانى بر سر زبانهاست . معناى حقیقى دمکراسى یعنى آزادیهاى مشروعى که هر کدام از افراد انسانى مى توانند از آن بهره مند شوند. اما آن دمکراسى که توسط غربیها مطرح شد، آزادى مطلق انسان را مد نظر قرار مى دهد که در این صورت آزادى نامشروع جزئى از حقوق طبیعى انسانها به حساب مى آید و بر این اساس بى بند و بارى ، همجنس بازى و مناسبات جنسى نامشروع و صدها فساد دیگر جنبه قانونى به خود مى گیرد.
ترویج این تفکر، یکى از شیوه هاى تهاجم فرهنگى استکبار بر علیه ممالک اسلامى است بعنوان نمونه مطرح کردن کنفرانس جمعیت و توسعه که با ارائه راه حلهائى از قبیل کورتاژ و سقط جنین سیاست گسترش بى بند و بارى و فساد اجتماعى را در جوامع اسلامى تعقیب مى نماید، گواه صادقى بر این مدعاست .
یکى دیگر از اقدامات دشمن در این زمینه ، سوء استفاده از مقام و موقعیت زنان در جامعه است . جهان غرب با تبلیغ اینکه زن باید از هر بندى آزاد باشد، در صدد ترویج فساد و هرزگى در جامعه است و بدین منظور از راههاى مختلفى چون انتشار مقالات و کتب و فیلمها و تصاویر خلاف عفت و... بهره جسته و مى جوید که همه اینها را تحت عنوان آزادى به مردم القاء مى کند.
دشمن این شیوه را بهترین راه براى سر گرم کردن جوانان و از بین بردن فرهنگ اصیل اسلامى و انسانى و در نتیجه غارت منابع آنان مى داند و سعى دارد با همین شیوه فرهنگ انقلابى ملت ایران را نیز نابود سازد.
9 - تلاش در جهت نابودى افکار مخالف  
استکبار جهانخوار هر عقیده و فکرى را که مخالف سلطه گرى آنان باشد، مردود شمرده و سعى در نابودى آن دارد. کتاب آیات شیطانى که به دستور استکبار جهانى ، نوشته شد و عقاید بیش از یک میلیارد مسلمان را به تمسخر گرفت بر همین انگیزه تدوین و انتشار یافت . دشمن تلاش داشت تا با مطرح ساختن این مسایل ، توهین به اسلام و دیانت را عادى سازد. و یا به گفته خودش ، بشر مورد نظرش را آزاد بسازد.
رهبر معظم انقلاب اسلامى در این باره مى فرماید:
صهیونیستها با رایج کردن کتاب آیات شیطانى - که پیامبر اسلام و اصحاب آن حضرت را به شکل وقیحى مورد اهانت قرار داده است - تلاش کرده اند تا بتدریج اهانت به اسلام را عادى کنند. (21)
10 - ادعاى دلسوزى براى آزادى مطبوعات  
شیوه دیگر استکبار براى مخدوش ساختن فرهنگ ملى کشورها از جمله کشور ما، فریاد عدم آزادى مطبوعات است . غرب با شعار آزادى مطبوعات تلاش مى کند تا کشور ما را مخالف آزادى مطبوعات جلوه دهد و به مردم القا کند که در ایران آزادى مطبوعات وجود ندارد.
این دروغگویى استکبار با وجود بیش از 400 مجله و روزنامه در کشور، وقاحت و بى شرمى زیادى را مى طلبد. همچنانکه حضرت آیة الله خامنه اى فرمودند:
مزدوران قلم به دست در نوشته هایشان دشنام و ناسزا مى دهند تا ما را به جنگ مطبوعات بکشانند. و بعد فریاد بر مى آورند که در جمهورى اسلامى آزادى وجود ندارد. ولى ما فریب آنها را نمى خوریم . در بحبوحه جنگ که کشورها آزادى مطبوعات را سلب مى کنند، ما در ایران ، آزادى مطبوعات داشتیم . و امروز مطبوعات ، آزاد هستند تا هر آنچه را که مى خواهند بنویسند، ولى انتشار مطالب بى اساس نمى تواند آزادى مطبوعات را متزلزل کند. (22)
مستکبران زیاده طلب غرب ، شیوه هاى رذیلانه دیگرى را نیز در این راه به کار مى گیرند که به علت رعایت اختصار از پرداختن به آنها خود دارى مى کنیم و مطالعه پیرامون آن را به عهده خواننده گرامى مى گذاریم .
  ابزارهاى تهاجم فرهنگى 
از آنجا که موضعگیرى انسان در زندگى فردى و اجتماعى بستگى به سه عامل توان ، نیاز و آگاهى دارد، استکبار جهانى نیز با بکار گیرى از ابزارهاى مدرن و پیشرفته در صدد است تا با تبلیغات وسیع و دامنه دار خویش از عوامل فوق در جهت منافع خود بهره بردارى نماید.
با نگاهى گذرا به این ابزارها مى تواند اندیشمندان آزاده جهان را به درک عمق فاجعه تهاجم جهانى علیه فرهنگ ملتها یارى داده و در جهت مبارزه با این پدیده مخرب ، مفید واقع گردد.
1 - خبر گزاریهاى بین المللى  
سرعت بیشتر در گرد آورى و پراکندگى خبرها از شرایط کامیابى رسانه هاى گروهى - به ویژه روزنامه ها و شبکه هاى خبر رسانى در جهان امروز - به شمار مى آید. و این خود، به سازمانى وسیع و پر هزینه نیازمند است ؛ که اغلب از توان صاحبان رسانه ها بیرون است . استکبار جهانى از دیر باز، با هدف کنترل آشکار رسانه هاى گروهى جهان سازمانهاى بزرگ خبر رسانى را بنیان نهاده است . این بنیادها که چشمان پیدا و پنهان خویش را در سراسر جهان گسترانیده اند خوراک هزاران نشریه و شبکه رادیو و تلویزیونى را فراهم مى آورند.
آسوشیتد پرس ، یونایتد پرس آمریکایى ، رویتر انگلیسى فرانس پرس فرانسوى ، هر یک با هزاران خبرنگار، مزدوران ناشناخته استکبار در جبهه اى به گستردگى زمین به شمار مى آیند. که با تلاش ‍ خستگى ناپذیر به کانالیزه کردن رسانه هاى گروهى در جهت اهداف استکبار مى پردازند. ارائه تفسیر و تحلیلهاى جهت دار، مخابره حوادثى که هرگز تحقق نیافته ، گزارش نکردن حوادثى که با فزونخواهى سرمایه داران غرب سازگارى ندارد. بزرگ نمایى برخى حوادث کوچک براى مخدوش ساختن چهره انقلابهاى ضد استکبارى ، ناچیز جلوه دادن تحرکات آزادیخواهانه و نیز تزریق فرهنگ مصرفى غرب ، بخشى از برنامه این خبرگزاریها براى کنترل رسانه هاى گروهى به شمار مى آید.
نگاهى گذرا به حجم و کیفیت گزارشهاى ارائه شده از سوى این بنیادهاى استعمارى درباره یورش صدام به جمهورى اسلامى ایران و کویت ، و نیز به گروگان گرفته شدن کارگزاران جاسوس غرب در لبنان و گروگان گیرى کاردار جمهورى اسلامى از سوى فالانژها پرده از چهره منادیان دروغین آزادى و حقوق بشر بر مى دارد.
2 - مطبوعات  
مطبوعات را در واقع و به مفهوم وسیع خود مى توان آینه افکار جامعه به شمار آورد. در روزگار ما با پیشرفت ابزار چاپ و امکانات پخش ، همه روزه هزاران عنوان کتاب ، مجله ، روزنامه و بولتنهاى رنگارنگ جاده ها را پست سر گذارده و در کمترین زمان ممکن خود را در دستهاى مشتاقان مطالعه و تحقیق جاى مى دهند. نقش این پدیده در شکل گیرى و سازندگى افکار عمومى به اندازه اى است که والتریسین ، دانشمند امریکایى درباره آن مى گوید:
عقاید، ناشى از تصوراتى است که اشیاء و مسائل در ذهن ، ایجاد کرده اند و مطبوعات یومیه در قسمت اعظم این تجسم ، شرکت دارند. (23)
به دلیل ویژگى یاد شده ، استکبار جهانى از دیر باز مطبوعات را به عنوان ابزارى مطمئن براى دست یابى به اهداف خویش شناخته و در مسموم ساختن فضاى فرهنگى جوامع از آن سود برده است . رهبر کبیر انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى (قده ) در این باره مى فرماید:
مجله ها با مقاله ها و عکسهاى افتضاح بار و اسف انگیز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگى و ضد اسلامى خویش ، با افتخار، مردم - بویژه طبقه جوان و مؤ ثر - را به سوى غرب یا شرق هدایت مى کردند... (24)
3 - رادیو و تلویزیون  
رادیو و تلویزیون به دلیل ویژگیهاى خاصى که دارد، پیوندى آسانتر و ژرفتر با مردم برقرار مى کند و اثرى فزونتر و سریعتر بر اندیشه ها و رفتار و کردار یکایک افراد جامعه مى گذارد. استکبار از دیر زمان نقش این پدیده ها را دریافته و کنترل آنها را به دست گرفته است . بى ارزش جلوه دادن فرهنگ ، آیین ، رفتار و کردار بومى جوامع مورد تهاجم از یک سو و ارائه الگوهاى ایمان سوز در شیوه اندیشه ، پوشش ، مصرف و... از سوى دیگر بخشى از برنامه هایى است که تبلیغات جهت دار استکبارى ، روزانه به سمت آنتنهاى رادیو تلویزیونى در سراسر جهان مى فرستد. امام خمینى (قده ) در فرازى از سخنان خویش ، درباره این پدیده تمدن جدید مى فرماید:
دستگاه رادیو و تلویزیون چنانچه من را کرارا گفته ام ، یک دستگاهى است که حساسترین دستگاههاى تبلیغاتى هر کشورى است که هم از طریق بصر و هم از طریق سمع ، از آن استفاده مى کنند و آن طورى که مردم به رادیو و تلویزیون - به تلویزیون - توجه مى کنند، به هیچ دستگاهى آن طور توجه نمى کنند؛ از دستگاه کوچکى که براى بچه ها گذارده مى شود تا آن برنامه هایى که براى دیگران . اگر این دستگاه اصلاح بشود و برنامه هاى آن ، برنامه هاى اصلاحى باشد، امید که یک مملکت اصلاح بشود. و اگر این دستگاه یک دستگاهى باشد که نظیر همان زمان طاغوت باشد، مردم به همان حال باقى مى مانند. (25)
4 - سینما، تئاتر  
مستکبران جهان با چنگ اندازى به مرزهاى هنر و سرمایه گذارى در صنعت فیلم ، نه تنها خونهاى مسموم و آلوده فرهنگ ویژه خویش را بر پیکر نحیف جهان سوم تزریق مى کنند بلکه به کنترل مردمان ساکن در کشورهاى غربى نیز مى پردازد. سودجویان غرب با بهره گیرى از شیوه هاى پیچیده و مدرن تولید فیلم ، مفاهیم خاص ارزشى خود را که غالب موارد نقش تخریبى ارزشهاى واقعى سایر فرهنگها را به عهده دارد، در قالبى بسیار زیبا و جذاب در میان مردم ترویج مى کنند. و با تهى ساختن جامعه از معنویات ، راه را براى چپاول هر چه بیشتر آن هموار مى سازند. امام خمینى (قده ) در این باره مى فرماید:
تمام این رسانه هاى گروهى را اجیر کرده اند یا از قصد و نیت شوم خودشان بود که طبقه جوان را به واسطه رادیو و تلویزیون و سینما و تئاتر و مطبوعات و مجلات و... سرگرم به عیاشى کنند و عیاش بارشان بیاورند. (26)
5 - مواد مخدر  
تجربه چندین ساله نشان داد که استکبار تنها به غارتى بهتر، فزونتر و ایمن تر مى اندیشد. سرمایه داران غرب با این دیدگاه ، هر انسان شرقى آگاه و متعهد به اصول انسانى را آتشفشانى خاموش مى بینند که ممکن است روزى براى منافع آنان خطر آفرین باشد. از این رو نگاه آنان ، گرفتار ساختن مردم جهان سوم - بویژه طبقه جوان و تحصیل کرده - در دام اعتیاد و فساد تنها یک برنامه و توطئه ساده نیست ؛ بلکه نوعى یورش به زاغه مهمات طرف مقابل و به آتش کشیدن آن به شمار مى آید. زیرا افرادى که در معرض وزش توفان اعتیاد قرار مى گیرند، نه تنها دیگر تولید کننده و اندیشمند نخواهند بود، بلکه با تبدیل شدن به انگلى نیمه جان و رها شده از چارچوبهاى معقول و معنوى - که در نهایت فلاکت و بدبختى ، نیازمند این افیونگر است - به عنوان ارزانترین وسیله در جهت اهداف غرب به تباه ساختن بنیادهاى استقلال جامعه مى پردازد. رهبر فقید انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى (ره ) پرده از این توطئه برداشته و مى فرمایند:
شما این را یک مساءله اتفاقى ندانید که من باب اتفاق یک دسته اى هروئین فروش شده اند و یک دسته اى هم ابتلا شده اند. این همه یک توطئه اى است که قدرتهاى بزرگ به این وسیله ضربه مى زنند.
قشر جوان ، قشرى است که مى شود از آن همه جور استفاده را کرد قشر جوان قشرى است که مى تواند اقتصاد ما را اداره کند. قشر جوان مى تواند خود را در مقابل هجمات فرهنگى ، نظامى و سیاسى مجهز کند.
این جوان در حالى که جوانیش ارزشمند است ، افکارش آن قدر عمیق نیست که توطئه ها را تا آخر بتواند بخواند. خیال مى کند که خوب ، حالا، دلمان مى خواهد که تریاک و یا هروئین بکشیم . این یک نقشه اى است که ... براى فلج کردن جوانهاى ماست . یک آدم هروئینى نمى تواند در سیاست فکر کند.
نمى تواند در اقتصاد عمل کند. اگر یک گرفتارى پیش بیاید، نمى تواند در جنگ شرکت کند. (27)
6 - کالاهاى صادراتى  
سودجویان غرب همه اهرمهاى ممکن را در راه برقرارى سلطه همه جانبه و چیرگى سیاسى و اقتصادى خود به کار مى گیرند. و کشورهاى تحت سلطه را حتى در گزینش کالاهاى صادراتى ، آزاد نمى گذارند. اینان از فقر مادى و نیازمندیهاى علمى ، صنعتى و تکنولوژیکى کشورهاى جهان سوم استفاده کرده و با ترفندهاى گوناگون ، زمینه ورود فرهنگ خویش را فراهم ساخته و با دستهاى پنهان و آشکار خویش ، به چپاول منابع ارزنده آنان مى پردازند.
در این شیوه ضد انسانى ، باور کردن کالاهاى لوکس - که استفاده از آنها فرهنگ خاصى مى طلبد - مانند لوازم آرایش ، لباسهاى بدن نما با مدلهاى تحریک کننده و مانند آن ، خودروهاى سوارى پر زرق و برق و... به کشورهاى غارت شده ، و با تبلیغات وسیع خویش ، تجمل گرایى و مصرف زدایى و روحیه اشرافیگرى را در بین سران کشورها و طبقه مرفه بى درد، ایجاد نموده و از غفلت و ناآگاهى طبقات مختلف مردم - که موجب جدایى از بنیادهاى فکرى و فرهنگى بومى - مى شود، استفاده مى نمایند. آنان با تشدید و ترویج این گسستگى فکرى ، ملتها را به استحاله فرهنگى و غرق شدن در دامهاى گسترده خود - که فرا روى شیفتگان تجدد و تمدن و پیشرفت (!) پهن نموده اند - گرفتار مى سازند. ورود این کالا علاوه بر اینکه بار فرهنگى ویژه اى را همراه دارد، از به جریان افتادن اندیشه و سرمایه هاى این کشورها در راههاى سازندگى پیشگیرى مى کند. مردمى که در معرض وزش تندباد صادرات مصرفى غرب قرار مى گیرند، از یک سو با وجود انبوه کالاهاى مصرفى ارزان ، انگیزه تولید در داخل کشور را از دست مى دهند؛ و از سوى دیگر با فرو رفتن در منجلاب - فساد انگیزه رفاه کاذب - که هدیه مسموم اهریمنان دیو سیرت غرب است - از تفکر در آرمانهاى ملى - مذهبى و خطر کردن در راه آن باز مى مانند.
پیشواى خردمند جمهورى اسلامى ایران ، در بخشى از گفتار حکیمانه خود با آگاهى از پیامدهاى ناگوار مصرف زدگى و تجمل گرایى ، مردم را از آلوده شدن به این عادتهاى ناپسند برحذر داشته و هشدار مى دهد که :
مبادا چنانکه در افراد سطحى و غافل دیده شده است ، نسل انقلابى و زنان مؤ من دوباره روى به مصرف و تجملهاى پوچ و گرایشهاى غیر انقلابى بیاورند. (28)



1-روزنامه جمهورى اسلامى ، 22/5/71.
2-محمد على جاویدان ، در تحلیل استعمار فرهنگى ، ص 33. تلخیص .
3-فرانس وانون ، دوزخیان روى زمین ، ترجمه فارسى ، مقدمه سارتر، ص 2.
تهاجم فرهنگی تهاجم-فرهنگی دشمن فرهنگ ضد فرهنگ ضد-فرهنگ جنگ نرم جنگ-نرم ماهواره شیوه تهاجم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد