آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) در دویست و بیست و یکمین جلسه درس اخلاق خود به موضوع «تمام خیر در کسی جمع شده که قدر و اندازه خود را بشناسد» در محل مهدیه القائم المنتظر(عج) پرداخت که در ادامه میآید:
زندگی سلاطین عالم را ببینید، زندگی امام المسلمین را هم ببینید. عرض کردیم، به خاطر کمردردی که آقا دارند، دکتر به ایشان گفته بود: روی زمین ننشینید. میدانید بزرگان ما در مسائل پزشکی مطیع اطّباء هستند. لذا ایشان بعد از نماز هم بلند میشوند و روی صندلی مینشینند. به همین خاطر یک کاناپه در خانه آقا بردند، آن هم یک عدد کاناپه، نه یک دست مبل. خانم آقا برای دیدن اقوام و زیارت و ... مشهد بودند، آمده بودند، دیده بودند کاناپه در خانه است، آن را برداشته بودند و دم در حیاط گذاشته بودند. آقا در دفترشان بودند. آقا وقتی برمیگردند، میبینند کاناپه دم در است.
میفهمند قضیّه چیست، یک لبخندی میزنند و میروند داخل. میگویند: برای چه بیرون گذاشتید؟ خانم میفرمایند: شما میخواهید ما را به تجمّلگرایی سوق دهید؟! آقا میخندند و میفرمایند: اگر تجمّلگرایی بود که یک دست میگرفتیم، این را پزشک دستور داده و ایشان هم میگویند: پس اگر اینطور است اشکال ندارد ولی طوری نشود که رو به تجمّل بیاوریم! این را آقای راشد یزدی که الآن حیّ و حاضر هم هستند، بیان کردند که خود آقا تعریف فرموده بودند.
مردى به حضور امیر مؤ منان على (ع ) آمد و عرض کرد: (اى امیر مؤ منان ! راهى از راههاى
نیکى را به من سفارش کن که با عمل به آن نجات یابم ).
امیر مؤ منان (ع ) فرمود: (اى سؤ ال کننده ! گوش کن ، سپس بفهم ، سپس یقین و باور کن
و سپس آن را عمل کن ، بدان که انسانها بر سه دسته اند:
1 - زاهد پارسا 2 - صابر و مقاوم 3 - راغب و فریفته دنیا.
زاهد؛ کسى است که اندوهها و شادى ها از دلش خارج شده ، نه به چیزى از امور دنیا که
به او داده شده شاد است ، و نه از آنچه از دنیا از دستش رفته ، افسوس مى خورد، پس
چنین کسى آسوده خاطر است .
صابر؛ کسى است که قلبا آرزوى امور دنیا مى کند، ولى وقتى که به آن رسید، هوسهاى
نفسانى خود را کنترل مى نماید تا سر انجام ناخوش ، و آثار بد آن ، دامنگیرش نگردد، او
به گونه اى است که اگر بر دلش آگاه شوى از خویشتن دارى و تواضع و دور
اندیشى او تعجب کنى .
راغب ؛ کسى است که : هیچ باکى ندارد که از کجا امور دنیا به او رو مى آورد، آیا از راه
حلال یا حرام ، و باکى ندارد که امور دنیا موجب چرکین شدن آبرویش گردد، خود را هلاک
کند، و جوانمردى خود را از بین ببرد چنین فردى در گرداب دنیا، پریشان و سرگردان
است
اصول کافی باب محاسبة العمل ، حدیث 13، ص 455 و 456 - ج 2.