حقالناس یعنی حساب و کتابی که در آن با مردم طرفیم. بدهی که به مردم داریم. حقالناس مصادیق مختلفی دارد. یکی از مصادیق حقالناس همسایگان میباشد که شاید از نظر ما خیلی پیشپاافتاده باشد. ما لازم نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب در بحث حقالناس باشیم. اگر این سه شب احیا، مناجات کردیم و نماز خواندیم و اگر این روزهای ماه مبارک را روزه میگیریم، اثر این روزه و نماز باید در زندگی ما مشخص شود.
ایشان میگویند: دین پیش از اینکه توشهای برای آخرت ما باشد، والاترین وسیله برای زندگیست. اگر نماز و روزهء من زندگی امروزم را درست و اصلاح نکند و در رفتارم تأثیرگذار نباشد، معلوم نیست برای آخرتم هم خاصیتی داشته باشد. یک مثال عینی میزنم. اگر من نوعی در مجلس احیا دعا کردم، نماز خواندم و به درگاه خدا گریه کردم ولی در رانندگی مراعات مردم را نکنم، حتماً یک جای کار میلنگد. من از رانندگی مثال میزنم تا کسی فکر نکند میخواهیم راجع به حقالناس از چیزهای عجیب و غریب و آسمانی حرف بزنیم.
ادامه مطلب ...شبکه ماهواره ای «کلمه فارسی» که تلاش بسیاری دارد تا چهره ای موجه برای
معاویه و همچنین یزید بسازد، با واکنش منفی بینندگانش مواجه شده است.
بیننده
ای از کارشناس این شبکه پرسید: «رسول اکرم(ص) به عمار فرمودند که گروهی
«سرکش» تو را می کشند؛ یعنی پیامبر می خواستند حق بودن وی را نشان دهند، پس
چرا شما از معاویه ای که عامل قتل عمار بوده است، حمایت می کنید؟»
کارشناس
برنامه، ابتدا این روایت را تأیید کرد و با اعتراف به ظلم معاویه گفت:
«کاملا درست است. اهل سنت اعتقادشان همین است که عمار را گروهی سرکش کشته
اند.»
وی در ادامه حق بودن امیرالمؤمنین علی(ع) را هم پذیرفت و تصریح
کرد: «دیدگاه اهل سنت هم این است که در بین علی و معاویه، علی بر حق بوده
است و معاویه اشتباه کرد و نباید آن اشتباه را مرتکب می شد.»
این
کارشناس وهابی، که در ابتدا به سرکش بودن معاویه و حق بودن امیرالمؤمنین
علی(ع)، تصریح کرده بود، برای توجیه ظلم معاویه به استدلال عجیبی اشاره
کرد: «آن وضوحی که ما امروز بر حقانیت علی می بینیم، آن روز برای معاویه
وجود نداشت!»
وی به همین اکتفا نکرد و معاویه را در بهشت و کنار امام
علی(ع) قرار داد: «چون حق بر معاویه مشخص نبوده است، امیدواریم که خدا از
اشتباهات وی که عمدی نبوده است و اشتباه در اجتهادش بوده است، ببخشاید و
روز قیامت خدا کینه های آن ها را از دلشان خارج کند و آن ها برادرانه کنار
یکدیگر زندگی کنند.»
منبع قدس آنلاین
با این توجیه آقایان وهابی هیچ کسی در باره اعمالش مواخذه نمی شود ضمن اینکه تاریخ پر است از شواهدی که حق برای معاویه آشکار شده بود اگر واقعا دنبال حق بود؟
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟
اعتماد به خدا یکی از ویژگیهای انسانهای مؤمن است یعنی مؤمن نه اینکه برای کسب روزی تلاش نکند و نه اینکه برای موفقیت در زندگی برنامه ریزی نکند و نه اینکه با افراد مختلف جامعه تعامل نداشته باشد و نه اینکه درخواست یا خواهشی از دیگران نکند بلکه مؤمن در قلبش باور دارد که همه ، مهره هایی در دست ذات پاک خداوند هستند و باور قلبی اش و اعتماد درونیش به آن مبدأ هستی است ! بنده شخصاً به چنین افرادی غبطه می خورم و اما چند رویداد در همین زمینه :
1) آیا نام شیخ محمد تقی بافقی را شنیده اید ؟ اسم او در کتب رسمی تاریخ زیاد برده نشده و او راد مردی است که در مقابل بی حجابی زمان رضا خان ایستاد و کتک خورد و تبعید شد. او نقل می کند :
زمانیکه در نجف بودم تصمیم گرفتم به ایران و به قم بیایم . پیش خودش گفتم خوب است به ملاقات مراجع معروف نجف بروم و از آنها اجازه ای مکتوب برای دریافت خمس بگیرم ! با این هدف که هر چه خودم برای امرار معاش و تبلیغ دین نیاز داشتم بردارم و بقیه اش را به نجف بفرستم ! اما با خودم گفتم بهتر است ابتدا به قرآن تفأل بزنم که این آیه آمد : « الیس الله بکاف عبده » ، « آیا خدا برای بنده اش کافی نیست » . این آیه گویی برایم دندان شکن ترین سخن بود یعنی ای بنده ام ! درباره رزق و روزی ات به من که خدای تو هستم اعتماد نداری ؟
ایشان می گوید : تا صبح از تأثیر این آیه گریه کردم و هر چه دیگر طلبه ها به پیشم آمدند و برای گرفتن اجازه دریافت خمس مرا ترغیب کردند ، قبول نکردم !
جالب است بدانید ایشان وقتی به قم آمدند مسئول توزیع شهریه از جانب آقای حائری شدند، سمتی که برای آن تلاش نکردند ولی خدا با افتخار به ایشان داد .
2) حتماً نام شهید برونسی را شنیده اید . یکی از رفقایش می گوید در مکه مکرمه در هنگام انجام مراسم حج ایشان را دیدم که تعداد زیادی کفن خریده اند ! گفتم : این همه کفن برای کی خریدی ؟! گفت: مال مادرمه ! مال بابامه ! مال برادرمه ! مال ... . تعجب کردم و با خنده و شوخی گفتم : برای همه کفن خریدی غیر از خودت ! نگاه معنا داری کرد و گفت: مگر من می خواهم به مرگ طبیعی بمیرم که برای خودم کفن بخرم ! لباس رزم من باید کفن من باشد ! این نمونه خوبی از اعتماد کامل بنده مؤمن به خدای خود است ! او به آیات الهی که شهادت را به مجاهدان در راه خدا وعده می دهد اعتماد کامل داشت .
جمله جالبی را می خواندم :
کسی اعتماد کامل به خدا دارد
که وقتی برای نماز باران می رود
چتر با خود ببرد.
منبع : http://www.bitrin.com