لا تجعلن ذرب لسانک على من اءنطقک و بلاغه قولک على من سددک .
ترجمه :
تیزى و برندگى زبانت را، به
سوى کسى که تو را سخنگو ساخته است
مگیر، و رسایى گفتار و قدرت بیان خود را، بر ضد کسى که به تو قدرت گفتار آموخته است ، بکار مبر .
شرح : امام علیه السلام ، همواره
در مورد احترام معلم و آموزگار، سفارش میفرمود،
و دیگران را، به ارزش و اهمیت احترام نمودن به آموزگاران ، متوجه میساخت . تا جاى که خود، با آن دریاى علم و دانش که داشت ،
همیشه مى فرمود : کسیکه به من یک کلمه بیاموزد، تا پایان عمر، غلام و بنده او
خواهیم بود .
یک نمونه درخشان و با شکوه دیگر، براى آنکه بدانیم اسلام چه احترام
شایانى براى معلم
و آموزگار قائل شده است ، توجه به وضع اسیر جنگى در صدر اسلام است . در آن جنگها، پیامبر اکرم (ص )، به کسانى که تا ساعتى
پیش ، شمشیر بر دست ، با سپاه مسلمانان
جنگیده بودند، اجازه مى فرمود که هر کدام ، به ده نفر از مسلمانان سواد خواندن و نوشتن بیاموزند، و پاداش این سواد خواندن و
نوشتن بیاموزند، و به پاداش این سواد آموزى
از اسارت آزاد شوند .
امام علیه السلام نیز، در این کلام عمیق و پر معنى ، در همین باره
سخن گفته ، و دیگران را به
احترام نمودن به معلم آموزگار، متوجه ساخته و ترغیب و سفارش فرموده است .
ما نیز، باید از پیشواى راستین خود بیاموزیم . یعنى هرگز
نباید تیزى و برندگى زبان خود را
بسوى پدر و مادر، یا خواهر و برادر بزرگتر، یا هر کسى که در راه به سخن
آمدن ما زحمت کشیده است ، بگیریم . و همچنین هیچگاه
نباید رسایى کلام و قدرت بیانى را که از معلم
و یا شخصى دیگرى آموخته ایم ، بر ضد خود او بکار بریم . زیرا، چنین کارى نا
سپاسى است ، و در اسلام ، ناسپاسى ، زشت و
ناپسند شمرده مى شود .
منبع http://www.balaghah.net نهج البلاغه